حکم شرعی هیپنوتیزم کردن و خواب مصنوعی از نظر مراجع تقلید چیست؟
در این مطلب به بررسی حکم شرعی هیپنوتیزم کردن و آموزش هیپنوتیزم[۱] خواهیم پرداخت و اینکه این عمل از نظر اسلام قابل قبول است یا خیر .
هیپنوتیزم چیست؟
هیپنوتیزم علمی و عملی حدود دو قرن پیش کشف گردیده است، نظریات متفاوتی از ماهیت هیپنوتیزم و نحوه پیدایش آن، توسط متخصصین ارائه شده که عمدهترین آنها عبارتند از:
نظریّه مغناطیس حیوانی
پیروان این نظریّه بر این باورند که دلیل خوابِ هیپنوز و پیدایش این حالت در شخص، اثر نیرویی است که از دستها و چشمهای هیپنوتیزور خارج میشود. طبق نظر صاحب این نظریّه[۳] کائنات را امواجی فرا گرفته که این امواج در انسان نیز به وفور یافت میشود و اگر این امواج از جسم انسانی به جسم انسانی دیگر وارد شود، میتواند بسیاری از امراض را درمان کند. وی این امواج را مغناطیس حیوانی نامیده و معتقد است که وجود این امواج در همگان یکسان نیست و همه کس قادر نیستند آن را مهار کرده و از آن استفاده نماید.
نظریّه چشم دوختن به نقطه نورانی
پیروان[۴] این نظریّه معتقد بودند که نگاه مستمر و یکنواخت بر شیء نورانی، اعصاب چشم را خسته کرده و فعالیت اعصاب مرکزی را کاهش داده و شخص در حالت هیپنوز قرار میگیرد. صاحبان این نظریّه بر این باورند که در حالت هیپنوز، مغز آدمی مجذوب یک فکر میگردد طوری که سایر افکار تأثیری بر آن ندارد، بنابراین وقتی یک فکر تقویت شد، سایر افکار را تحت الشعاع قرار داده و موجب توقف سایر فعالیتها خواهد شد.
نظریّه تلقین
معتقدین به این نظریّه معتقدند هیپنوتیزم مجموعهای از تلقین هیپنوزور و تلقین به نفس میباشد. تلقین، القای فکری است که بطور ناخودآگاه از قوه به فعل در میآید. تلقین، ایجاد حالت روانی خاص در فرد است که اثرات تصوری را به عنوان واقعیت قبول میکند. تلقینات ناشی از القای افکار در افراد و تمایل درونی با اعمال حرکتی که باعث عکس العملهای تحریکی در افراد شود، ماهیت این نظریه را تشکیل میدهد.
راههای ایجاد تلقین میتواند، محرکهای یکنواخت مانند نوازش بدن و یا محرکهای قوی مانند نور شدید و یا صداهای ناگهانی باشد که روی اعصاب تأثیر میگذارند. در این نظریه، هیپنوتیزم یک حالت تمرکز شدید مغزی است، یعنی در حال عادی که مغز افکار زیادی را در خود دارد ولی در حالت تمرکز هیپنوز، مغز از هیچ چیز اطلاعی ندارد مگر اینکه اطلاعاتی را در همان حال به او تلقین شود. در حال خواب هیپنوز عمیق، هیپنوتیزم شونده ممکن است شدیدترین دردها را نیز احساس نکند.
نظریه خواب مصنوعی[۵]
این نظریه، یکی از علمیترین نظریات در زمینه هیپنوتیزم است. براساس این نظریه حالت خواب در سراسر نیم کرههای مغز منتشر میشود. این پدیده به طور ناگهانی صورت نمیگیرد و کانونهای فعال و بیدار در مغز باقی میمانند که باعث ایجاد حالتی بین خواب و بیداری میشود و همین نقاط بیدار است که ارتباطی بین فرد و هیپنوتیزم کننده ایجاد میکند. شخص هیپنوتیزم شونده مانند کسی است که به طور طبیعی به خواب رفته ولی به دلیل وجود نقاط بیدار در مغز، سخنان عامل را میفهمد و نسبت به تحریکات و اتفاقات خارجی، بیتوجه است.
نظریات نوین در ارتباط با هیپنوتیزم
نظریّات یاد شده هریک بخشی از واقعیات خواب هیپنوز را بیان میکند و نمیتواند به تنهایی ماهیّت آن را مشخص نمایند اما میتوان با تلفیق چند روش افراد را به خوابهای عمیق هیپنوز برد تا جایی که روح به طور موقت از تن جدا شود. (فرافکنی)
آرای فقهی فقها در هیپنوتیزم (خواب مصنوعی)
۱- در صورتی که خوف ضرر برای هیپنوتیزم شونده برود، جایز نیست.[۶]
۲- خواب مصنوعى (هیپنوتیزم) در صورتى که اثر سوئى بر آن مترتب نباشد یا معالجۀ امراض بر آن متوقّف باشد، دلیلى بر حرمت آن وجود ندارد.[۷]
۳- اگر مفسدهای بر آن مترتّب شود، مانند اینکه عیوب دیگران معلوم شود یا بدون رضایت شخص باشد، استفاده از آن حرام است.[۸]
۴- حرام است و در صورتی که درمان بیماری منحصر به هیپنوتیزم باشد و خارجاً هم انحصار اثبات شود، جایز است.[۹]
۵- براى مقاصد طبّى و مانند آن مشروع است، مشروط بر اینکه تجربه و آگاهى کافى داشته باشد و آثار منفى و خلاف شرعى بر آن مترتب نگردد؛ ولى براى کشف امور پنهانى، یا اطّلاع از گذشته و آینده و حال جایز نیست.[۱۰]
۶- یادگیرى هیپنوتیزم و استفاده از آن به غرض عقلائى حلال و قابل ملاحظه، اشکال ندارد به شرط اینکه با رضایت و موافقت کسى باشد که مىخواهد به خواب مصنوعى برود و ضرر معتنابهى هم براى او نداشته باشد.[۱۱]
۷- جواز آن مشکل است.[۱۲]
تحلیل مستند فقهی حرمت یا جواز هیپنوتیزم
فقها علل متعددّی را به عنوان مستند حرمت هیپنوتیزم بیان کردهاند از جمله:
۱- خارج ساختن مسیر زندگی از مجرای عادی و طبیعی.
۲- زمینه بسیاری از فریبکاریها و شیادیهاست، چنان که اکنون از طریق هیپنوتیزم و اسپریتیسم (احضار روح) و در گذشته از طریق سحر و جادو و فالگیری مرسوم بوده است.
۳- موجب کشف و افشای اسرار دیگران میشود؛ زیرا یکی از کارهای هیپنوزور خواندن ذهن خواب رونده است.
۴- سبب تصرّف غیر اختیاری در نفوس دیگران است.
مقتضای اصل عملی
شکّ در حرمت هیپنوتیزم از نوع شبههی تحریمیّه محسوب شده و اصل برائت شرعی و عقلی در آن جاری خواهد بود.
مقتضای ادلّه اولیّه
با توجه به اینکه عنوان هیپنوتیزم و عنوان هم معنای آن در روایات وارد نشده است؛ لذا برای اثبات حرمت آن، باید از راه تطبیق عناوین خاص یا عام بر هیپنوتیزم استفاده نمود؛ لذا اگر فقیه هیپنوتیزم را از مصادیق شعبده، سحر، تسخیر روح[۱۳] و امثال آنها بداند – که البته باید گفت اثبات آن، امری بسیار دشوار است – از حیث حرمت و قیود آن، احکام سحر و… را پیدا خواهد نمود.
همچنین عناوین دیگری چون ضرر یا خوف ضرر مورد توجه، کشف اسرار دیگران و مانند اینها بر هیپنوتیزم صادق شود به مقتضای آنها، حکم حرمت بار خواهد شد.
علاوه بر این موارد، اگر فقیه هیپنوتیزم را از عناوین و مصادیقی بداند که مفسدهی نوعیّه بر آن مترتّب است و فائدهی عقلائی نداشته باشد، حرام خواهد بود و در صورتی که هیچیک از موارد مذکور اثبات نشود- که به نظر میرسد، اثبات آنها ممکن نیست- هیپنوتیزم خالی از اشکال خواهد بود.
نتیجهگیری
با توجه به نکات بیان شده میتوان گفت دلیلی بر حرمت ذاتی هیپنوتیزم، وجود ندارد؛ از این رو فتوای به حرمت هیپنوتیزم به بیان قیود و شرایط خاص نیاز دارد (نه فتوای به جواز آن) البته اگر هیپنوتیزم با عناوین مُحرَّم دیگر مانند لمس و نظر به نامحرم، همراه شود، بیشک حرام خواهد بود.
نکته: با توجه به اینکه انجام هیپنوتیزم حرمتی ندارد، یادگیری و تعلّم آن هم قطعاً حرمتی نخواهد داشت.
————————
[۱]. تحقیق از آقای سید مهدی تقوی، دانش پژوه دورۀ خارج فقه و اصول.
[۲]. واژه هیپنوتیزم از واژه یونانی hypnos به معنای «خواب» مشتق شده است.
[۳]. آنتوان مسمر.
[۴]. دکتر برید.
[۵]. پاولوف.
[۶]. استفتائات جدید (تبریزى)، ج۲، ص ۴۶۰٫
[۷]. احکام پزشکى (منتظرى)، ص ۱۷۱٫
[۸]. آیه الله شبیری زنجانی حفظه الله، استفتای شماره «۲۶۳۰۱» پیامکی.
[۹]. مجمع المسائل (للگلبایگانی)، ج ۵، ص ۲۹۹ و ص ۳۰۵٫
[۱۰]. احکام پزشکى (مکارم)، ص ۴۵٫
[۱۱]. توضیح المسائل (محشى – امام خمینى)، ج ۲، ص ۹۸۱،أجوبه الاستفتائات (فارسى)، ص ۲۷۰، البته حضرت امام در استفتائات فتوایی دارند که از آن حرمت مطلق هیپنوتیزم استفاده میشود: اگر هیپنوتیزم در جهت انجام عمل خیر و نیکو انجام شود چه حکمى دارد؟ جایز نیست.
[۱۲]. جامع المسائل (فارسى – فاضل)، ج ۱، ص ۵۹۳٫
[۱۳]. «معلوم نیست از قبیل سحر و جادو باشد، بلکه نوعى تأثیر و سلطۀ روحى بر روح دیگر است؛ و به کارگیرى این گونه امور چنانچه اثر سوئى بر آن مترتب نشود یا معالجۀ بیماریها بر آن متوقف باشد، اشکال ندارد.» و در جایی دیگر آمده است: «نیز احضار ارواح چنانچه موجب هتک و اذیت آنان و یا برهم زدن نظم عمومى و مانند آن نباشد، اشکال ندارد.» احکام پزشکى (منتظرى)، ص ۱۷۱٫