متن آهنگ نقش ارشیا و ودا به صورت کامل
در این مطلب از سایت تریپ لند متن آهنگ نقش ارشیا و ودا به صورت اختصاصی برای شما آماده کرده ایم.
متن آهنگ نقش ارشیا و ودا
[قسمت اول – ارشیا]
یه نقاش که شده با عشق غریبه
یه بوم جلوشه که مثل چاهِ عمیقه
میگه میشه سیاه نبود سفید نکرد
ولی چرا هرچی میکشم خاکستریه
این رنگا فریبن بی نقابه بوم
چرا آسمونو میکشم باز زیر پامه خون
چرا ادما رو میکشمو بی اجاره جونه
چرا جلوی قلمو باید بیاراده بود؟
میکنه خط خطی میشه مخروبه خونه
یه جوریه که آجرا میزنن بیرون از بومه
باز میکشه خط، شق و رق، شبیه تیر برق
رو دلایی که فاسدنو تاریخشون تمومه
میچکه قطرههای رنگ
شاید نقاش افتاده یاد لحظههای غم
خط میندازه قلمو رو تن لخت بوم
زار میزنه بوم پشتبند خندههای من
میکشه یه خونواده لا به لای جمعیت
ننه بابایی که کل عمرو باهم جنگیدن
جای باهم جنگیدن
شما تو این وضعیت
وقتی سنگر اتاقته نداری امنیت
نه خط میزنه، رنگ میزنه باز
یه دختر میکشه توو موهاش چنگ میزنه باد
تند میدوئه تا برسه به دورترین نقطه
کسی ازش نپرسید از خونه در میره چرا
اه، بدم میآد از این تصویرا دیگه
چرا هرچی که میکشم مثِ شب سیاه میشه
این آسمون ستاره نداشت یتیمن ابرا
حتی ماهشم لای غل و زنجیرا گیره
خط میزنه خط میکشه
بوم خودزنی میکنه، طعمِ رگ میچشه
منم نقاش این نقشای زیبا و زننده
جای اشکام از گوشه چشام رنگ میچکه
[همخوان]
من و تو افتادیم از قلم
مثل نقاشی های لای دفترم
بیا نقاش باشیم
تا آدمای دیگه مثل پرنده از بوم نپرن
من و تو افتادیم از قلم
مثل نقاشیهای لای دفترم
هر تصویری میکشم از ریشه فاسده
علفهای هرز، گلای نسترن
[قسمت دوم – ودا]
مدادو میگیره توو دستاش
گل میکشه با چند تا پرنده
از پشتبوم همهچی پیدا
ساختمونا توو شهرِ درنده
تیرگی مثل بختک
افتاده به جون آدمای بدبخت
افکار دست نخورده مثل کاغذای سفید، میشه مچاله هر شب
حوضِ نقاشی پره از خفگی، بلند پرواز باشی لبالب تیغ
خسته بود ازین دادگاهِ درپیت
سکوتو میکشید توو کاغذا با رنگِ جیغ
قلمو میکشید به کنار آسفالت
سایه میزد توو چشای آفتاب
بیتاب تابش، توو آینه جای قلبش
یه خورشید میکشید همواره پر بازتاب
قطره قطره قطره ، صفحه صفحه صفحه
دریای بیکرانی از افکار قطعه قطعه
رگ به رگ خون دل میخورد لخته لخته
سر به سنگ میخورد کله شقه شقه
لالههای لال، لابهلای خار
تصوی ترسناک مرگِ جاودانهها
حرمِ خون کاوههای سال
دوش به دوش پشتِ بوم عکس خانههای مار
نگاه کن نگارههای نا امیدمو
نفس بکش تموم رنگ ذاتالریه رو
بچش از سم نقاشی های تیرم
یه بارلمس کن منو بجای زر و زیور
صدای رنگای بیصدا رو بشنو
طول موج منفی رو دریای عشقو
مدادو برعکس بگیر
پاک کن همهی رنگای زشتو
[همخوان]
من و تو افتادیم از قلم
مثل نقاشیهای لای دفترم
بیا نقاش باشیم
تا آدمای دیگه مثل پرنده از بوم نپرن
من و تو افتادیم از قلم
مثل نقاشیهای لای دفترم
هر تصویری میکشم از ریشه فاسده
علفهای هرز، گلای نسترن
متن آهنگ ارشا و ودا به نام نقش