متن آهنگ مجردی پدی آی به صورت کامل
در این مطلب از سایت تریپ لند متن آهنگ مجردی پدی آی به صورت اختصاصی برای شما آماده کرده ایم.
رژِ سرختو ، گردنِ کبودِ من
(سیگار بکش)
تو تندی سرفه کن ، نفست حرومِ من
من از اونا بودم که میوفتادم هر روز باهاش توو خرچ
میشدم عاشق سریع
میگفتم کسی دنیا رو مثلِ من نمیبینه
جدیداً ها دیگه کسی به دلم نمیشینه
من از اونا بودم که شب پای الک
توو جمعای گرم رو چند کامِ سم
میگفتم کسی دنیا رو مثل من نمیبینه
جدیداً ها دیگه کسی به دلم نمیشینه
جدیداً ها دیگه کسی وقتمو یه دقیقه ام نمیگیره
چرا چون به دلم نمیشینه
من از اونا بودم که میوفتادم هر روز باهاش توو خرچ
میشدم عاشق سریع
میگفتم کسی دنیا رو مثلِ من نمیبینه
جدیداً ها دیگه کسی به دلم نمیشینه
این روزا عشق بی معنیِ لاو استوریه خوابه
دختره میخواد فقط باهام استوری بذاره
حتی اونی که بهم میگه آنست و بی صدائه
یه روزی یه جایی میکنه کارشو میده بی*اخ بهت
اینه کارش تا پیشت خوابه میشه ساکت
تا پا میشه میشه لات هه
گفتم تحویلت نمیگیرم تورو داده بود کی سفارش
غذای اصلی که سهله
تو رو دسر هم نمیخوام واسه زندگیم رو میز کنارش
مشاهده مطالب بیشتر در کانال تلگرام ما
نه پایم واسه چت بازی
نه خا*ه مالم واسه وقتای تنگ بازیت
من ازت گذشتم با یه فعلِ بدتر از ماضی
مالِ تو نیستم حتی اگه سند هم داری
زندگیِ مجردی هم یه حالی داره
هم مزه اش بیشتره هم سِک میخوری
نگرانِ اون نیستی که قاطی داره
یه آدمی که تا آخره عمر با خودشه انگار پاپِ واتیکانه
من از اونا بودم که پوند تومن دلار یورو
از اونا بودم که لخت کنم دوتا جلوم صبح و شب
تووی دور دورم رول کنم شخص
از اونا بودم که تو کلا خدا رو
من از اونا بودم که میوفتادم هر روز باش توو خرچ
میشدم عاشق سریع
میگفتم کسی دنیارو مثلِ من نمیبینه
جدیداً ها دیگه کسی به دلم نمیشینه
هی ، واسه اینه دیگه همه رد دادیم
هی ، زمستونا پی عرق تابستونا برق بازی
یه نسل خوابید یه نسل دیگه بد بار اومد
و اشتباهِ اونارم که ما پس دادیم
شدیم یه مشت هفتادی که بر میاد ازش هر کاری
همیشه اون کسی دورت میزنه
که میگه مثلِ خرابای دورت نیستم
تازه میفهمی چه ورقی هستی
که تو اون وسطی و اینا دوره میز
(پوکر میزنن)
من زدم اَ هر سیبی یه گاز
گاهی هم زدم ترکیبی به جاش
فهمیدم وقتی چراغا خاموشه
دیگه مهم نیست که باشه شب کی پیشت خواب
ولی تنهاییو میدم تووی غروبا ترجیح
أ همه دور شدم تا بشن اون روزام نزدیک
نگو حق نداری بپری توو روز با هرکی
من پریدم أ همون روز که فرودگاه رفتیم
بالا سره عابرا که عین فلامینگو رفیقامم
رد میشن بهم میگن هی آمیگو (دوست)
اینم بود یه جور سناریو
از یه جوونی که انگار بخشیدن یه اعدامیو
میدونی زندگی مثلِ رنگ آمیزی نقاشیای بچگیامون میمونه
مهم نیست چه رنگیو انتخاب میکنی و چه رنگیش میکنی
مهم اینه که اَ خطای دورش نزنه بیرون
واسه همین منم تصمیم گرفتم بذارم سیاه سفید بمونه
تا به خودم زحمت ندم دیگه رنگش کنم
من از اونا بودم که میوفتادم هر روز باهاش توو خرچ
میشدم عاشق سریع
میگفتم کسی دنیا رو مثلِ من نمیبینه
جدیداً ها دیگه کسی به دلم نمیشینه
من از اونا بودم که شب پای الک
توو جمعای گرم رو چند کامِ سم
میگفتم کسی دنیا رو مثل من نمیبینه
جدیداً ها دیگه کسی به دلم نمیشینه