متن آهنگ مترسکا رگ به صورت کامل

متن آهنگ مترسکا رگ
[ورس یک]
زاغه نشینای کف کوچه های غار
نه از حومه های پایتخت صدامو زدم جار من
مترسکا میزدن تو شهر من بال
تو همونجا که رویاهارو میزدن دار
فرهنگ عدا، دولت زیر نقاب کلا
بوی خون گرفته سلولارو اینجا
کوچه ها بلوکا و مَلات و سیمان
اینا میخوان که ببرم این کشور و از یاد
پَ، سایه هام گشاد و رپی فلومه ساز
حقیقت جلوه یه تاریکیه توی این راهم
همیشه اونی نیست که فکر میکنی داش
هر چقدرم بزنی پایه روزگارم حساب
محل آدماشون بودن بی دفاع
زیر باتومای نا حق اینم اسارت ماست
تقدیر چیه ناخوانا بود دیده یه ما
مایی که هرچی خوردیم
از خودی بود توی این خواب
[کورس]
میخوام قاطی اقاقیا غرق شم
سفر کنم از کل آدمام رد شم
بزار بپوسه تنم تو قبرم
سعی نکن بزنی پس حوالی من پر
میخوام قاطی اقاقیا غرق شم
سفر کنم از کل آدمام رد شم
بزار بپوسه تنم تو قبرم
سعی نکن بزنی پس حوالی من پر
[ورس دو]
میگن گذراس این ماورای باورام
جاری بودم تو رگو رو گونه یه کاغذام
پشت پنجره خادم روزای تارم
هوا دونفری بود یه نفری موندم با عصا
اَیُ الساقی بریز باده ناب تو
میخوام دیوونه شم برقصم با نت ساز تو
از یاد ببرن کینه ها حباب تلخ قاب تو
یه کادو بگیرم بسازم واسه خودم حال نو
وابستگی تا ابد کشندس کاملا
واسه قبیله معنی نداره مرگ قاصدک
میدونم آینه ها رو راستن باهات ظاهراً
تموم جنگلای دورت پر از ساحرس
منم یه شاعرم نیست بین شما جای من
نمیخوام بدم فاز بد
رو ارتفاع باهات پایه ام
به دور از اتفاق پا درختا رو سنگ
منتظرم طلوع منو توام بگیر رنگ
[کورس]
میخوام قاطی اقاقیا غرق شم
سفر کنم از کل آدمام رد شم
بزار بپوسه تنم تو قبرم
سعی نکن بزنی پس حوالی من پر
میخوام قاطی اقاقیا غرق شم
سفر کنم از کل آدمام رد شم
بزار بپوسه تنم تو قبرم
سعی نکن بزنی پس حوالی من پر
متن آهنگ رگ به نام مترسکا