مذهبی

عوامل تحکیم خانواده از نظر اسلام

در این مطلب از سایت تریپ لند به عوامل تحکیم خانواده از نظر اسلام می پردازیم. پس به شما پیشنهاد می کنیم حتما تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

پاسخ :
يكى از اساسى ترين راه هاى استقرار و استمرار ارزش هاى اخلاقى و دينى در جامعه ، تقويت و تحكيم نهاد خانواده است . براى يافتن راه تقويت اين نهاد ارزشمند ، توجّه به اين نكته ضرورى است كه پيوند خانوادگى ، در دو عنصر روانى و معنوىِ «محبّت» و «قداست» ، ريشه دارد .

از نظر احاديث اسلامى ، دوستى ، خود ، نوعى پيوند خانوادگى است ، چنان كه از امام على عليه السلام روايت شده است :

المَوَدَّةُ نَسَبٌ .[۱]دوستى ، خويشاوندى است .

ايشان در جايى ديگر مى فرمايد :

المَوَدَّةُ أقرَبُ رَحِمٍ .[۲]دوستى ، نزديك ترين نسبت خويشاوندى است .

امام على عليه السلام نياز خويشاوندى را به دوستى ، بدين سان بيان مى فرمايد :

كُلُّ قَرابَةٍ تَحتاجُ إلىَ المَوَدَّةِ .[۳]هر خويشاوندى ، نيازمند دوستى است .

بلكه پيوند خانوادگى بدون محبّت و دوستى ، فاقد معناى حقيقى است ، همان گونه كه امام على عليه السلام مى فرمايد :

صَديقُكَ أخوكَ لِأبيكَ واُمِّكَ ، وليسَ كُلُّ أخٍ لَكَ مِن أبيكَ واُمِّكَ صَديقُكَ![۴]دوستت برادر تنى توست ، حال آن كه هر برادر تنى تو ، دوست تو نيست!

همچنين باورهاى دينى و اعتقاد به قداست خانواده، در پيوند خانوادگى ، نقشى سازنده و تعيين كننده دارند ؛ زيرا زندگى و دوستى با كسانى كه از باورهاى دينى برخوردار نيستند و تقدّس معنوى خانواده را باور ندارند و تنها به ظواهر مادى مى انديشند ، قابل اعتماد نيست . از امام على عليه السلام روايت شده است كه مى فرمايد :

وُدُّ أبناءِ الدُّنيا يَنقَطِعُ ، لِانقِطاعِ أسْبابِهِ .[۵]دوستىِ فرزندان [وابستگان] دنيا گسسته مى شود ؛ زيرا عوامل آن ، گسستنى است .

هم او مى فرمايد :

وُدُّ أبناءِ الآخِرَةِ يَدُومُ ، لِدَوامِ سَبَبِهِ .[۶]دوستىِ فرزندان [وابستگان] آخرت ، پايدار مى شود ؛ زيرا عامل آن ، پايدار است .امام على عليه السلام تعبير زيباى ديگرى نيز دارند :

مَوَدَّةُ ذَوِى الدِّينِ بَطيئَةُ الإنقِطاعِ ، دائِمَةُ الثَّباتِ و البَقاءِ .[۷]دوستىِ دينداران ، دير گسل است و ثبات و دوام آن ، هميشگى است .

مدبّر حكيم جهان ، به منظور شكل گرفتن نهاد خانواده ، به طور طبيعى ، دو همسر را با رشته محبّت ، به هم پيوند داده است ، چنان كه مى فرمايد :

«وَ مِنْ ءَايَـتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُواْ إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَ رَحْمَةً .[۸]

و از نشانه هاى [عظمت] او اين كه از [ نوع ] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد» .

و بدين ترتيب ، با ارزش معنوى قائل شدن براى پيوند زناشويى ، به اين نهاد ، تقدّس بخشيده است .

پس ، هر چه موجب تقويت محبّت و قداست خانواده شود ، اين نهاد مقدّس را تحكيم مى بخشد ، و هر چه از محبّت و قداست خانواده بكاهد ، موجب سستى و فروپاشىِ خانواده مى شود .

نخستين گام در جهت تحكيم نهاد خانواده ، رعايت آدابى است كه براى تشكيل خانواده در اسلام ، مقرّر شده است .[۹]افزون بر اين ، در احاديث پيامبر(ص) و اهل بيت عليهم السلام ، رهنمودهاى بسيار ارزنده اى براى تقويت محبّت و قداست خانواده ارائه شده است كه مهم ترين آنها را به سه دسته مى توان تقسيم كرد :

الف ـ وظايف مشترك مرد و زن ؛

ب ـ وظايف خاص مرد ؛

ج ـ وظايف خاص زن .

الف ـ مهم ترين وظايف مشترك مرد و زن

۱ . اظهار محبّت

يكى از آداب مهم معاشرت در اسلام ،[۱۰]اظهار محبّت متقابل نسبت به يكديگر است . از پيامبر خدا(ص) روايت شده كه مى فرمايد :

أبدِ المَوَدَّةَ لِمَن وادَّكَ تَكُن أثبَتَ .[۱۱]دوستىِ خود را نسبت به آن كه تو را دوست دارد ، اظهار كن تا [اين دوستى ]استوارتر شود .

در روايتى ديگر مى فرمايد :

إذا أحَبَّ أحَدُكُم أخاهُ فَليُعلِمهُ ، فَإنَّهُ أصلَحَ لِذاتِ البَينِ .[۱۲]هرگاه يكى از شما برادر [مسلمان] خود را دوست مى دارد ، او را [از اين دوستى ]با خبر كند ؛ چرا كه اين كار ، افراد را بيشتر به هم پيوند مى دهد .

به طور طبيعى ، هر كس همسر خود را دوست دارد ، و اظهار محبّت نسبت به او سبب مى شود كه دوستىِ آنان استوارتر شود و پيوند خانوادگى شان تحكيم يابد . زن و مرد ، هر دو در اين وظيفه مشترك اند ؛ ولى از آن جا كه زن ، نياز بيشترى به ابراز احساسات مرد دارد ، در روايات اسلامى ، اظهار محبّت مرد به زن ، بيشتر توصيه شده است .[۱۳]از پيامبر(ص) روايت شده كه مى فرمايد :

قَولُ الرَّجُلِ لِلمَرأةِ : «إنّي اُحِبُّكِ» لا يَذهَبُ مِن قَلبِها أبَدا .[۱۴]اين سخن مرد به زن كه : «دوستت دارم» ، هرگز از دل زن ، بيرون نمى رود .

در حديث ديگرى نيز از ايشان آمده :

إذا نَظَرَ العَبدُ إلى وَجهِ زَوجِهِ ونَظَرَت إلَيهِ ، نَظَرَ اللّهُ إلَيهِما نَظَرَ رَحمَةٍ ، فَإذا أخَذَ بِكَفِّها وأخَذَت بِكَفِّهِ ، تَساقَطَت ذُنوبُهُما مِن خِلالِ أصابِعِهِما .[۱۵]هر گاه بنده ، به چهره همسرش و همسرش به چهره او بنگرد ، خداوند به آن دو ، با نگاه مهرآميز مى نگرد . پس هرگاه دست يكديگر را بگيرند ، گناهان آن دو ، از لاى انگشتانشان فرو مى ريزد .

همچنين اظهار محبّت نسبت به فرزندان ،[۱۶]موجب گرم شدن هر چه بيشتر كانون خانواده مى شود :

المُؤمِنُ حَبيبُ اللّهِ ، ووَلَدُهُ تُحفَةُ اللّهِ ، فَمَن رَزَقَهُ اللّهُ وَلَدا فِي الإسلامِ فَليُكثِر قُبلَتَهُ .[۱۷]مؤمن ، دوست خداست و فرزند او هديه خدا . پس ، هر كه خداوند در اسلام ، به او فرزندى روزى كرد ، بايد او را زياد ببوسد .

البته بايد توجّه داشت كه افراط در محبّت خانوادگى ، به گونه اى كه موجب غفلت از خداوند متعال و ارزش هاى اسلامى و انسانى شود ، به شدّت نكوهيده است . از پيامبر خدا(ص) روايت شده كه خطاب به عبد اللّه بن مسعود مى فرمايد :

يَابنَ مَسعودٍ ! إيّاكَ أن تَدَعَ طاعَةَ اللّهِ وتَقصِدَ مَعصِيَتَهُ شَفَقَةً عَلى أهلِكَ ، لِأَنَّ اللّهَ تَعالى يَقولُ : «يَـأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمْ وَ اخْشَوْاْ يَوْمًا لَا يَجْزِى وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَ لَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْـئا»[۱۸].[۱۹]اى پسر مسعود! مبادا دلسوزى براى خانواده ات ، باعث شود كه طاعت خدا را وا نهى و نافرمانى اش را در پيش گيرى ؛ زيرا خداوند متعال مى فرمايد : «اى مردم! از پروردگارتان پروا بداريد ، و بترسيد از روزى كه هيچ پدرى ، به كار فرزندش نمى آيد ، و هيچ فرزندى نيز به كار پدرش نخواهد آمد» .

بنا بر اين ، قلمروِ دوستى و اظهار محبّت نسبت به خانواده ، محدود به مقرّرات اسلامى است .

۲ . خوش خويى و خوش رفتارى

يكى ديگر از عوامل تحكيم خانواده خوش اخلاقى است . از پيامبر خدا(ص) روايت شده كه مى فرمايد :

حُسنُ الخُلقِ يُثبِتُ المَوَدَّةَ .[۲۰]خوش خويى ، دوستى را استوار مى كند .

اين وظيفه نيز ميان مرد و زن ، مشترك است ؛ امّا از آن جا كه مرد ، رياست خانواده را به عهده دارد ، درباره داشتن خوىِ نيكو ، به او بيشتر توصيه شده است . از اَنَس بن مالك نقل شده كه از پيامبر(ص) پرسيد : ايمانِ كدام يك از مؤمنان ، كامل تر است؟ پيامبر(ص) فرمود :

أحسَنُهُم خُلُقا مَعَ أهلِهِ .[۲۱]آن كه با خانواده اش ، خوش اخلاق تر باشد .

در حديثى ديگر از ايشان آمده است :

أحسَنُ النّاسِ ايمانا أحسَنُهُم خُلُقا وألطَفُهُم بِأهلِهِ ، وأنا ألطَفُكُم بِأهلي .[۲۲]شايسته ترينِ مردمان ، از جهت ايمان ، كسى است كه خوش اخلاق ترينِ آنها باشد و با خانواده اش مهربان تر باشد ، و من ، مهربان ترين شما با خانواده ام هستم .

همچنين با اين كه خوش رفتارى متقابل مرد و زن براى تحكيم پيوند خانوادگى ضرورى است ، امّا قرآن كريم به مردها اين گونه توصيه مى فرمايد :

«وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْـئا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا .[۲۳]و با آنها بشايستگى رفتار كنيد؛ و اگر از آنان خوشتان نيامد، پس چه بسا چيزى را خوش نمى داريد و خدا در آن مصلحت فراوان قرار مى دهد» .

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه مى فرمايد :

إنَّ المَرءَ يَحتاجُ في مَنزِلِهِ وعِيالِهِ إلى ثَلاثِ خِصالٍ يَتَكَلَّفُها وإن لَم يَكُن في طَبعِهِ ذلِكَ : مُعاشَرَةٍ جَميلَةٍ ، وسَعَةٍ بِتَقديرٍ ، وغَيرَةٍ بِتَحَصُّنٍ .[۲۴]مرد ، در [ اداره ] خانه و خانواده اش ، به سه خصلت نياز دارد كه بايد آنها را به كار بَرَد ، اگر چه اين ويژگى ها در درون او نباشد : خوش خويى ، گشاده دستىِ سنجيده ، و غيرت براى ناموسدارى .

۳ . رعايت حقوق

يكى ديگر از وظايف مشترك زن و مرد ـ كه نقش اساسى اى در تحكيم نهاد خانواده دارد ـ ، رعايت حقوق متقابل يكديگر است . بر پايه روايتى ، پيامبر خدا(ص) درباره اين وظيفه چنين هشدار داده است :

ألا إنَّ لَكُم عَلى نِسائِكُم حَقّا ، ولِنِسائِكُم عَلَيكُم حَقّا .[۲۵]آگاه باشيد كه شما را بر زنانتان ، حقّى است ، و زنانتان را بر شما حقّى !

در «رساله حقوق» كه از امام زين العابدين عليه السلام روايت شده ، درباره حقّ همسر آمده است :

أمّا حَقُّ الزَّوجَةِ فَأن تَعلَمَ أنَّ اللّهَ عز و جل جَعَلَها لَكَ سَكَنا واُنسا ، فَتَعلَمَ أنَّ ذلِكَ نِعمَةٌ مِنَ اللّهِ عز و جلعَليكَ ، فَتُكرِمَها وتَرفُقَ بِها ، وإن كانَ حَقُّكَ عَليها أوجَبَ .[۲۶]حقّ همسر ، اين است كه بدانى خداى عز و جل ، او را مايه آرامش و اُنس تو قرار داده و بدانى كه اين ، خود ، نعمتى است از جانب خداوند عز و جل به تو . پس ، او را گرامى بدارى و با او مهربان باشى هر چند حقِ تو بر او لازم تر است .

رعايت حق خانواده بر مرد ، آن قدر اهميت دارد كه از پيامبر خدا(ص) اين گونه روايت شده است :

مَلعونٌ مَلعونٌ مَن ضَيَّعَ مَن يَعولُ ؛[۲۷]ملعون است ، ملعون است كسى كه خانواده اش را واگذارد !و در روايتى ديگر مى فرمايد :

كَفى بِالمَرءِ إثما أن يُضَيِّعَ مَن يَعولُ .[۲۸]مرد را همين گناه بس كه در حقّ خانواده اش ، كوتاهى ورزد .

همچنين حق شناسى زن نسبت به شوهر ، آن قدر ارزشمند است كه پاداش جهاد دارد . از پيامبر خدا(ص) نقل شده كه فرمود :

جِهادُ المَرأَةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ .[۲۹]جهاد زن ، خوبْ شوهردارى كردن است .

ابن عباس مى گويد : زنى به نام «لينه»، نزد پيامبر(ص) آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! من به نمايندگى از زنان، نزد شما آمده ام . هيچ زنى تا روز قيامت ، سخن مرا نمى شنود، مگر اين كه از آن، خوش حال خواهد شد . خداى يگانه، هم پروردگار مردان است و هم زنان . آدم عليه السلام ، هم پدرِ مردان است و هم پدرِ زنان . حوّا، هم مادرِ مردان است و هم مادرِ زنان . خداوند، جهاد را بر مردان، مقرّر داشته است . اگر شهيد شدند، نزد پروردگارشان زنده اند و روزى مى خورند ، و اگر [ در راهِ رفتن به جهاد ] مُردند ، باز نزد خداوند ، پاداش دارند ، و اگر [ زنده ]برگشتند ، خداوند به آنان پاداش داده است . ما زنان ، از بيمارانْ پرستارى مى كنيم و مجروحان را مداوا مى نماييم . پس ما چه پاداشى داريم ؟

پيامبر(ص) در پاسخ فرمود :

يا وافِدَةَ النِّساءِ ! أبلِغي مَن لَقيتِ مِنَ النِّساءِ ، أنّ طاعَةَ الزَّوجِ وَالاعتِرافَ بِحَقِّهِ تَعدِلُ ذلِكَ كُلَّهُ .[۳۰]اى نماينده زنان ! به هر يك از زنان كه ملاقاتش كردى ، ابلاغ كن كه اطاعت از شوهر و پذيرفتن حق و حقوق او ، با همه اينها [ كه گفتى ] ، برابرى مى كند .

در ارزيابى رواياتى كه درباره حقوق مرد و زن وارد شده ، توجّه به اين نكته ضرورى است كه اسلام ، دين حق و عدل است و بر اساس اين ، حقوق همه اعضاى خانواده ، اعم از مرد ، زن و فرزندان ، بر پايه نيازهاى واقعى خانواده سالم و صالح ، مقرر گرديده است . بنا بر اين ، تأكيد برخى از روايات بر حقوق ويژه مرد ، يا حقوق ويژه زن ، مى تواند ناظر بر شرايط خاص فرهنگىِ حاكم بر جامعه باشد .

۴ . تأمين نيازهاى جنسى

يكى از مهم ترين عوامل تحكيم خانواده ، پاسخگويى مثبت و متقابلِ زوجين به نيازهاى جنسى يكديگر است . بر پايه برخى تحقيقات ، در ايران ، دست كم پنجاه درصد طلاق هايى كه در دادگاه خانواده به بهانه هاى گوناگون صورت مى گيرد ، ريشه در مسائل جنسى دارد و به تجربه ثابت شده است كه در خانواده هايى كه مشكلات جنسى زوج ها برطرف شده ، احتمال فروكش كردن مشكلات خانواده ، افزايش يافته است .[۳۱]

رهنمودهاى اسلام ، براى تأمين نيازهاى جنسى زوجين

اسلام ، رهنمودهاى ارزنده اى براى تأمين نيازهاى جنسى زوجين دارد كه اگر مورد توجّه قرار مى گرفت ، نهاد خانواده در جامعه ما تا اين حد ، دچار سستى و فروپاشى نمى شد . متن اين رهنمودها در مبحث «عوامل تحكيم خانواده» (فصل ششم) گذشت ، امّا خلاصه آن عبارت است از :

يك . توصيه به آراستگى زن براى شوهر

نخستين رهنمودى كه زمينه را براى تأمين نيازهاى جنسى زوجين آماده مى كند ، آرايش كردن زن براى شوهرش است . در روايات اسلامى ، از يك سو آرايش زن براى غير شوهر ، به شدّت مذموم و ممنوع شناخته شده[۳۲]و از سوى ديگر ، آرايش زن براى شوهرش ، مورد تأكيد قرار گرفته است . اين ، بدان معناست كه آرايش زن مى تواند مقدمه فروپاشى خانواده و يا تحكيم اين نهاد مقدّس باشد . به اين روايات ، توجّه كنيد :

لَولا أنَّ المَرأةَ تَصَنَّعُ لِزَوجِها لَصَلَفَت عِندَهُ .[۳۳]اگر زن ، خود را براى شوهرش نمى آراست ، بى گمان در دل او جا نمى گرفت . لِتَطَيَّبِ المَرأةُ المُسلِمَةُ لِزَوجِها .[۳۴]زن مسلمان بايد خود را براى شوهرش خوش بو سازد .

برپايه گزارش مقاتل بن حيّان ، هنگامى كه پيامبر(ص) دختران خود را شوهر مى داد ، هم به آنها توصيه مى كرد كه قبل از آميزش ، خود را شستشو كنند و هم به شوهران آنها .[۳۵]

دو . توصيه به آراستگى مرد براى همسر

به همان ميزان كه آرايش زن براى شوهر توصيه شده ، آراستگى مرد براى همسر نيز در روايات اسلامى ، مورد تأكيد است . به اين روايت توجّه فرماييد :

يَجِبُ عَلَى الرَّجُلِ لِامرَأتِهِ ما يَجِبُ لَهُ عَلَيها ؛ أن يَتَزَيَّنَ لَها كَما تَتَزَيَّنُ لَهُ في غَيرِ مَأثَمٍ .[۳۶]مرد در برابر زنش ، همان وظيفه اى را دارد كه زنش در برابر او دارد ؛ يعنى خود را براى او بيارايد ، همچنان كه زنش ، خود را براى او مى آرايد ؛ ولى نبايد به گناه بيفتد .

در جاى ديگرى آمده است :

تَهِيئَةُ الرَّجُلِ لِلمَرأةِ مِمّا يَزيدُ في عِفَّتِها .[۳۷]آراسته بودن مرد براى زن ، از عواملى است كه بر پاك دامنىِ زن مى افزايد .

نكته قابل تأمّل اين كه بر پايه روايتى از امام كاظم عليه السلام يكى از عوامل آلودگىِ زنان شوهردار ، بى توجّهى شوهران آنان به آراستگى خود براى همسران است . متن روايت ، اين است :

إنَّ التَهيِئَةَ مِمّا يَزيدُ في عِفَّةِ النِّساءِ ، ولَقَد تَرَكَ النِّساءُ العِفَّةَ بِتَركِ أزواجِهِنَّ التَّهيِئَةَ .[۳۸]آرى . آراسته بودن ، از عواملى است كه بر پاك دامنىِ زن مى افزايد . زنان ، از آن رو تركِ پاك دامنى مى كنند كه شوهرانشان آراسته بودن را ترك مى نمايند .

سه . تأكيد بر پاداش معنوىِ تأمين نيازهاى جنسى

نكته حايز اهميت و قابل تأمّل اين كه روايات اسلامى ، به منظور تشويق زوجين بر تأمين نيازهاى جنسى يكديگر ، تأكيد دارند كه لذّت جنسى حلال ـ كه يك امر صد در صد مادى است ـ ، پاداش معنوى نيز دارد . محدّث بزرگ ، شيخ كلينى در اين باره روايت كرده كه پيامبر(ص) به ابوذر فرمود :

إيتَ أهلَكَ تُؤجَرْ . با همسرت نزديكى كن كه پاداش مى گيرى .

ابوذر با شگفتى از آن حضرت پرسيد :

آتيهِم واُؤجَرُ؟! براى نزديكى كردن با آنها مأجور هستم؟!

پيامبر(ص) پاسخ داد :

كَما أنَّكَ إذا أتَيتَ الحَرامَ اُزِرتَ ، فَكَذلِكَ إذا أتَيتَ الحَلالَ اُوجِرتَ .[۳۹]همان گونه كه اگر مرتكب حرام شوى ، گناهكار هستى ، هر گاه با حلال درآميزى ، پاداش مى يابى .

در روايتى ديگر از ايشان آمده است :

فَإذا هُوَ جامَعَ تَحاتُّ عَنهُ الذُّنوبُ كَما يَتَحاتُّ وَرَقُ الشَّجَرِ ، فَإذا هُوَ اغتَسَلَ انسَلَخَ مِنَ الذُّنوبِ .[۴۰]و چون مجامعت كند ، گناهان او همچون برگ درخت ، فرو مى ريزند ، و هر گاه غسل كند ، از گناهانْ شسته مى شود .

چهار . نكوهش عدم تأمين نيازهاى جنسى

در شمارى از روايات ، هم مرد بر عدم تأمين نيازهاى جنسى همسر و هم زن ، بر عدم تأمين نيازهاى جنسى شوهر ، به شدّت نكوهش شده اند .[۴۱]جالب توجّه اين كه طبق نقل مرحوم كلينى ، پيامبر(ص) خطاب به زنان مى فرمايد :

لا تُطَوِّلَنَّ صَلاتَكُنَّ لِتَمنَعنَ أزواجَكُنَّ .[۴۲]نمازهاى خود را طول ندهيد ؛ تا اينكه شوهرانتان را [ از خود ] باز داريد .

در روايت ديگرى نيز آمده كه پيامبر(ص) خطاب به يكى از ياران خود به نام عثمان بن مظعون ـ كه به دليل پرداختن بيش از حد به عبادت ، از اداى حقوق جنسى همسر خود امتناع مى ورزيد ـ مى فرمايد :

إنَّ لِأهلِكَ عَلَيكَ حَقّا .[۴۳]همسرت نيز بر تو حقّى دارد .

و در روايتى ديگر خطاب به او مى فرمايد :

يا عُثمانُ ، لَم يُرسِلنِي اللّهُ تَعالى بِالرَّهبانِيَّةِ ، ولكِن بَعَثَني بِالحَنيفِيَّةِ السَّهلَةِ السَّمحَةِ ، أصومُ واُصَلّي ، وألمِسُ فَمَن أحَبَّ فِطرَتي فَليَستَنَّ بِسُنَّتي ، ومِن سُنَّتِي النِّكاحُ .[۴۴]اى عثمان ! خداوند متعال ، مرا به رهبانيت نفرستاده ؛ بلكه مرا با آيين يكتاپرستىِ سهل و ساده گير ، فرستاده است . من ، هم روزه مى گيرم و هم نماز مى خوانم و هم با همسرم آميزش مى كنم . پس ، هر كه آيين مرا دوست دارد ، بايد از سنّت من پيروى كند و از جمله سنّت من ، ازدواج كردن است .

پنج . وجوب تأمين نيازهاى جنسى

افزون بر توصيه ، تشويق بر تأمين نيازهاى جنسى و نكوهش بر امتناع از اين اقدام ، براى اين حق ، حداكثر چهار ماه يك بار بر مرد ، شرعا واجب است . صفوان بن يحيى از امام رضا عليه السلام پرسيد كه مرد ، به دليل مصيبتى كه بر او وارد شده ، چند ماه و يا يك سال به همسر جوان خود نزديك نمى شود . البته قصد زيان وارد كردن به همسرش را هم ندارد؟ امام پاسخ داد :

إذا تَرَكَها أربَعَةَ أشهُرٍ كانَ آثِما بَعدَ ذلِكَ .[۴۵]چنانچه چهار ماه ، او را ترك كند ، پس از آن ، گناهكار است .

شش . رعايت آداب آميزش

رعايت رهنمودهايى كه درباره آداب آميزش جنسى در روايات اسلامى آمده ، مانند : احساس نياز جنسى ، شوخى و بازى ، و درنگ ،[۴۶]نيز در تأمين نيازهاى جنسى ، بسيار مؤثّر است .

تصريح پيشوايان اسلام به اين آداب ، بدين معناست كه آموزش جنسى در حدّ مشروع ، نه تنها ضدّ ارزش نيست ، بلكه اقدامى لازم و ضرورى و در جهت تأمين كامل اين نياز غريزى ، و تحكيم نهاد مقدّس خانواده است .

رعايت شمار ديگرى از آداب آميزش جنسى ، مانند : ذكر و دعا ،[۴۷]قداست معنوى اين اقدام را تقويت مى كند و بدين سان ، وسيله ديگرى براى تحكيم نهاد خانواده فراهم مى گردد .

۵ . همكارى

يكى از وظايف اخلاقى مشترك زوجين كه در تحكيم بنيان خانواده ، نقش اساسى اى دارد ، يارى رساندن آنان به يكديگر در اداره امور زندگى است .

روايات اسلامى ، تعبيرهاى بلند و قابل تأمّلى در اين زمينه دارند كه به اين عامل تحكيم ، قداست خاصّى مى بخشند . در حديثى از پيامبر خدا(ص) خطاب به امام على عليه السلام آمده است :

يا عَلِيُّ ، لا يَخدِمُ العِيالَ إلّا صِدّيقٌ أو شَهيدٌ ، أو رَجُلٌ يُريدُ اللّهِ بِهِ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ .[۴۸]اى على ! به خانواده خود ، خدمت نمى كند ، مگر انسان راستگو ، يا شهيد ، يا مردى كه خداوند ، خير دنيا و آخرت را براى او بخواهد .

در حديثى ديگر مى خوانيم :

خِدمَتُكَ زَوجَتَكَ صَدَقَةٌ .[۴۹]خدمتِ تو به همسرت ، صدقه است .

در حديث ديگرى ، چنين آمده است :

إنَّ الرَّجُلَ إذا سَقَى امرَأتَهُ مِنَ الماءِ اُجِرَ .[۵۰]مرد ، هر گاه به همسرش آبى بنوشاند ، پاداش مى بَرَد .

و باز مى فرمايد :

المُؤمِنُ يُؤجَرُ في كُلِّ شَيءٍ ، حَتّى فِي اللُّقمَةِ يَرفَعُها إلى فِي امرَأتِهِ .[۵۱]به مؤمن ، براى هر چيزى ، پاداش داده مى شود ، حتّى براى لقمه اى كه در دهان همسرش مى گذارد .

همچنين درباره يارى رساندن زن به همسر خود در زندگى ، اين گونه روايت شده است :

أيُّمَا امرَأةٍ خَدَمَت زَوجَها سَبعَةَ أيّامٍ ، غَلَّقَ اللّهُ عَنها سَبعَةَ أبوابِ النّارِ ، وفَتَحَ لَها ثَمانِيَةَ أبوابِ الجَنَّةِ ، تَدخُلُ مِن أينَما شاءَت .[۵۲]هر زنى كه شوهرش را هفت روز يارى دهد ، خداوند ، هفت درِ دوزخ را به روى او مى بندد ، و هفت درِ بهشت را به رويش مى گشايد تا از هر درى كه مى خواهد ، وارد شود .

هميارى امام على عليه السلام و سرور زنان جهان فاطمه عليهاالسلام الگوى خوبى در اين زمينه براى جامعه اسلامى است . از امام باقر عليه السلام روايت شده است كه مى فرمايد :

تَقاضى عَلِيٌّ وفاطِمَةُ عليهماالسلام إلى رَسولِ اللّهِ(ص) فِي الخِدمَةِ ، فَقَضى عَلى فاطِمَةَ بِخِدمَةِ ما دونَ البابِ ، وقَضى عَلى عَلِيٍّ ما خَلفَهُ . فَقالَت فاطِمَةُ : فَلا يَعلَمُ ما داخَلَني مِنَ السُّرورِ إلَا اللّهُ بِإكفائي رَسولُ اللّهِ تَحُمَّلَ رِقابِ الرِّجالِ .[۵۳]على عليه السلام و فاطمه عليهاالسلام براى داورى درباره تقسيم كارهاى خود ، نزد پيامبر خدا(ص) رفتند . پيامبر(ص) ، اين گونه قضاوت كرد كه كارهاى داخل خانه را فاطمه انجام دهد ، و كارهاى بيرون از خانه را على . فاطمه عليهاالسلام فرمود : «از اين كه پيامبر خدا(ص) مرا از برعهده گرفتن مسئوليت هاى مردان ، معاف ساخت ، فقط خدا مى داند كه چه قدر خوش حال شدم» .در روايتى ديگر از آن حضرت آمده است :

إنَّ فاطِمَةَ عليهاالسلام ضَمِنَت لِعَلِيٍّ عليه السلام عَمَلَ البَيتِ وَالعَجينَ وَالخَبزَ وقَمَّ البَيتِ ، وضَمِنَ لَها عَلِيٌّ عليه السلام ما كانَ خَلفَ البابِ مِن نَقلِ الحَطَبِ وأن يَجيءَ بِالطَّعامِ .[۵۴]فاطمه عليهاالسلام كارِ خانه ، پخت و پزِ نان و جارو كردن اتاق را براى على عليه السلام تضمين كرد ، و على عليه السلام ، كارهاى بيرون از خانه ، مانند : حمل هيزم و آوردن مواد خوراكى را براى فاطمه عليهاالسلام بر عهده گرفت .

بديهى است اين تقسيم كار ، با شرايط اجتماعى آن دوران مطابقت مى كرد . بنا بر اين در هر دوران ، بلكه در هر خانواده ، هميارى زن و شوهر مى تواند به تناسب شرايط زندگى آنها تنظيم شود .

۶ . احترام متقابل

ششمين عامل تحكيم پيوند خانوادگى ، احترام متقابل اعضاى اين نهاد نسبت به يكديگر است . اين وظيفه اخلاقى ، اختصاص به خانواده ندارد ؛ بلكه هر مسلمانْ موظّف است با مسلمان ديگر ـ بلكه با همه انسان ها ـ با احترام برخورد كند ؛ امّا بى ترديد ، احترام متقابل زن و شوهر ، و پدر و مادر با فرزند ، به دليل نقشى كه در سلامتى و تعالى خانواده دارد ، بيشتر مورد تأكيد است . نكته قابل توجّه اين كه وظيفه مرد به عنوان بزرگ خانواده ، در اين باره سنگين تر است و از اين رو در روايات فراوانى ، به مردها توصيه شده كه به همسران خود احترام بگذارند . در روايتى از پيامبر(ص) آمده است :

مَنِ اتَّخَذَ زَوجَةً فَليُكرِمها .[۵۵]هر كس همسرى اختيار كرد ، بايد او را گرامى بدارد .در حديثى ديگر مى خوانيم :

ما أكرَمَ النِّساءَ إلّا كَريمٌ ، وما أهانَهُنَّ إلّا لَئيمٌ .[۵۶]زنان را كسى گرامى نمى دارد ، مگر انسانِ بزرگوار ، و كسى به آنان اهانت نمى كند ، مگر انسان پَست .

همچنين توصيه شده كه وقتى مرد ، وارد خانه مى شود ، به خانواده خود سلام كند :

إذا دَخَلتَ بَيتَكَ فَسَلِّم عَلى أهلِ بَيتِكَ ؛ يَكثُر خَيرُ بَيتِكَ .[۵۷]هر گاه وارد خانه ات شدى ، بر خانواده ات سلام كن ؛ زيرا خير و بركتِ خانه ات ، زياد مى شود .

شكّى نيست كه احترام به خانواده ، موجب تقويت محبّت و خير و بركت خانه خواهد شد .

۷ . رِفْق و مُدارا

يكى ديگر از وظايف مشترك اخلاقى و عامل تحكيم خانواده ، رفق و مداراست . پيامبر خدا(ص) مى فرمايد :

الرِّفقُ يُمنٌ ، وَالخُرقُ شُؤمٌ ، وإذا أرادَ اللّهُ بِأهلِ بَيتٍ خَيرا أدخَلَ عَلَيهِمُ الرِّفقَ ، فَإنَّ الرِّفقَ لَم يَكُن في شَيءٍ قَطُّ إلّا زانَهُ ، وإنَّ الخُرقَ لَم يَكُن في شَيءٍ قَطُّ إلّا شانَهُ .[۵۸]ملايمت ، ميمون است و خشونت، شوم. هرگاه خداوند براى خانواده اى خيرى بخواهد، ملايمت را وارد آن خانواده مى كند ؛ زيرا ملايمت هيچ گاه با هيچ چيز همراه نمى شود مگر اين كه آن را زينت ببخشد، و خشونت هرگز با چيزى همراه نمى شود مگر اين كه آن را زشت بگرداند .

فراز و نشيب هاى زندگى ، حالات مختلف آدمى ، اختلاف نظرها ، به طور طبيعى زمينه ساز بداخلاقى و ناسازگارى است . از اين رو ، خانواده اى كه از عنصر رفق ، مدارا ، ملايمت و تسامح و تغافل[۵۹]برخوردار نباشد ، نمى تواند پايدار بماند . مرد ، با اندك كج خلقىِ زن ، تصميم به جدايى مى گيرد ، و زن ، با ملاحظه بداخلاقىِ شوهر ، درخواست جدايى مى نمايد . اين جاست كه روايات اسلامى با تأكيد بر قداست خانواده ، با وعده به پاداش هاى بزرگ اخروى ، زوجين را به صبر و مدارا دعوت مى نمايد . به زن مى گويد :

مَن صَبَرَت عَلى سوءِ خُلُقِ زَوجِها ، أعطاها مِثلَ ثَوابِ آسِيَةَ بِنتِ مُزاحِمٍ .[۶۰]هر كس بر بداخلاقىِ شوهرش صبر كند ، خداوند ، همانند پاداش آسيه ، دختر مُزاحم (همسر فرعون) به او عطا مى فرمايد .

و به مرد مى فرمايد :

مَن صَبَرَ عَلى سوءِ خُلُقِ امرَأتِهِ وَاحتَسَبَهُ أعطاهُ اللّهُ تَعالى بِكُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ يَصبِرُ عَلَيها مِنَ الثَّوابِ ما أعطى أيّوبَ عليه السلام عَلى بَلائِهِ .[۶۱]هر مردى به خاطر خدا ، در برابر بداخلاقىِ زنش صبر كند ، خداوند متعال براى هر روز و شبى كه در برابرش شكيبايى مى ورزد ، همانند ثوابى را به او مى دهد كه به ايّوب عليه السلام در قبال گرفتارى اش داد .

و بدين سان از فروپاشى كانون خانواده ، پيشگيرى مى نمايد .

۸ . تغافل و چشم پوشى

چشم پوشى از لغزش هاى ديگران وتغافل (خود را به غفلت زدن) در برابر آنها ، يكى از عوامل مهم آرامش روانى و آسايش زندگى است ، از امام على عليه السلام در اين باره نقل شده كه مى فرمايد :

مَن لَم يَتَغافَل ولا يَغُضُّ عَن كَثيرٍ مِنَ الاُمورِ ، تَنَغَّصَت عيشَتُهُ .[۶۲]هر كه از بسيارى امور ، تغافل و چشم پوشى نكند ، زندگى اش تيره مى شود .

در زندگى خانوادگى ، به وفور ، مسائلى پيش مى آيد كه اعضاى خانواده ، از آن ، چشم پوشى نمى كنند و آن را به رخ يكديگر مى كشند . در اين صورت ، زندگى براى آنان تلخ و غير قابل تحمّل مى گردد . از اين رو ، چشم پوشى از مسائل كم اهمّيت و قابل گذشت ، موجب تقويت نهاد خانواده است .

۹ . قناعت و ساده زيستى

حرص و آزمندى و تجمّل گرايى ، زندگى را تلخ ، و به عكس ، قناعت ، موجب شيرينى آن است . به اين سخن بنگريد :

أنعَمُ النّاسِ عَيشا مَن مَنَحَهُ اللّهُ سُبحانَهُ القَناعَةَ ، وأصلَحَ لَهُ زَوجَهُ .[۶۳]خوش ترين زندگى ، از آنِ كسى است كه خداوند پاك ، به او قناعت بخشيده و همسرى شايسته ، روزى اش كرده است .

زن و مرد ، بخصوص در آغاز زندگى ، با بهره گيرى از عنصر قناعت و ساده زيستى ، مى توانند در نهايت تنگ دستى ، پيوند مشترك خود را شيرين و بادوام نمايند .

۱۰ . رضا (خشنود بودن به خواست خدا)

تلاش مرد براى تأمين رفاه خانواده ، يكى از وظايف اختصاصى اوست ؛[۶۴]امّا بديهى است كه همه اين تلاش ها به نتيجه نمى رسد ، و چه بسا زندگى خانوادگى ، دچار مشكلات مادى و غير مادى مى گردد . اين جاست كه انسان بايد نه تنها خود را تسليم تقدير الهى را نمايد ، بلكه بايد راضى بودن به قضاى الهى را تمرين كند تا زندگى به كام او گوارا گردد :

إنَّ أهنَأ النّاسِ عَيشا ، مَن كانَ بِما قَسَمَ اللّهُ لَهُ راضِيا .[۶۵]گواراترين زندگى ، از آنِ كسى است كه به آنچه خداوند قسمت او كرده ، خرسند است .

بنا بر اين ، يكى ديگر از وظايف مشترك اعضاى خانواده ـ كه در بن بست ها و فراز و نشيب ها ، زندگى را گوارا مى سازد و موجبات دوام آن را فراهم مى كند ـ ، رضامندى به قضاى الهى است .

ب ـ وظايف خاصّ مرد

مرد ، به عنوان مدير خانواده ، علاوه بر وظايف مشترك ، وظايف ويژه اى به عهده دارد كه انجام دادن آنها ، نقش مؤثّرى در تحكيم اين نهاد ، ايفا مى نمايد . مهم ترينِ اين وظايف ، عبارت اند از :

۱ . تأمين نيازهاى دينى

دين ، اساسى ترين عامل امنيت و آرامش درونى خانواده است . از اين رو ، رعايت ارزش هاى دينى ، مهم ترين عامل تحكيم خانواده محسوب مى شود .

امام على عليه السلام طبق نقلى ، درباره نقش دين در آرامش زندگى چنين مى فرمايد :

إنّي إذَا استَحكَمتُ فِي الرَّجُلِ خَصلَةً مِن خِصالِ الخَير احتَمَلتُهُ لَها وَاغتَفَرتُ لَهُ فَقَد ما سِواها ، ولا أغتَفِرُ لَهُ فَقدَ عَقلٍ ولا عَدَمَ دينٍ ، لِأنَّ مُفارَقَةَ الدّينِ مُفارَقَةُ الأمنِ ، ولا تَهنَأ حَياةٌ مَعَ مَخافَةٍ ، وعَدَمُ العَقلِ عَدَمُ الحَياةِ ، ولا تُعاشَرُ الأمواتُ .[۶۶]من هر گاه در مردى ، خصلتى از خصلت هاى نيك را استوار يافتم ، او را به سبب دارا بودن آن ، تحمّل مى كنم و بى بهرگى اش از ديگر خصلت هاى نيك را ناديده مى گيرم ؛ امّا نمى توانم نابخردى و بى دينىِ او را ناديده بگيرم ؛ زيرا جدا شدن از دين ، جدا شدن از امنيت [و آرامش ]است . زندگىِ همراه با ترس ، گوارا نيست ، و نابخردى نيز مُردگى است ، و با مردگان ، كسى معاشرت نمى كند .

شاید این مطالب را هم بپسندید:

راهكارهاي تحكيم خانواده در قرآن و حديث

تحکیم خانواده در آموزه‌های قرآنی

قرآن كريم ، مردان باايمان را موظّف كرده كه از طريق تأمين نيازهاى دينى خانواده خود ، آنان را از گرفتارى آتش دوزخ محافظت كنند :

«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ قُواْ أَنفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَـلـءِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ .[۶۷]اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، خودتان و خانواده تان را از آتشى كه سوخت آن ، مردم و سنگ ها هستند ، حفظ كنيد . بر آن آتش ، فرشتگانى خشن و سختگير [ گمارده شده ]اند . از آنچه خدا به آنان دستور داده ، سرپيچى نمى كنند و آنچه را كه مأمورند ، انجام مى دهند » .

از امام على عليه السلام در تبيين اين آيه روايت شده كه مى فرمايد :

عَلِّمُوهُم وأدِّبُوهُم .[۶۸]به آنان علم و أدب بياموزيد .

بى توجّهى به ارزش هاى دينى ، پيش از آن كه اعضاى خانواده را در آخرت ، گرفتار آتش دوزخ كند ، در همين دنيا آنها را در آتش احساس ناامنى خانوادگى و انواع مشكلات ناشى از آن مى سوزاند .

نخستين وظيفه مرد براى احياى ارزش هاى دينى در خانواده خود ، وادار ساختن آنها به نماز است ؛ زيرا نماز ، از انواع ناهنجارى هاى اخلاقى و رفتارى پيشگيرى مى نمايد .[۶۹]خداوند متعال خطاب به پيامبر خود مى فرمايد :

«وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَوةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْهَا .[۷۰]و كسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شكيبا باش» .

توجه به خدا ، نه تنها در تأمين نيازهاى معنوى و آرامش روانى خانواده مؤثّر است ، بلكه در رهايى از تنگناهاى مادى زندگى نيز نقش دارد . از اين رو ، اهل بيت عليهم السلام در گرفتارى ها ، از خانواده خود مى خواستند كه از نماز و دعا يارى جويند .[۷۱]

بديهى است كه تأكيد بر نماز در تربيت دينى ، به معناى بى توجّهى به ديگر ارزش ها نيست ؛ بلكه برنامه ريزى جهت پرورش همه ارزش هاى اسلامى و انسانى در خانواده ضرورى است ، چنان كه از پيامبر(ص) روايت شده است كه مى فرمايد :

أدِّبوا أولادَكُم عَلى ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبِيِّكُم ، وحُبِّ أهلِ بَيتِهِ ، وعَلى قِراءَةِ القُرآنِ .[۷۲]فرزندان خود را بر سه خصلتْ تربيت كنيد : دوست داشتن پيامبرتان ، دوست داشتن اهل بيت او ، و خواندن قرآن .

نيز روايت شده كه امام على عليه السلام خطاب به كميل بن زياد فرمود :

يا كُمَيلُ ، مُر أهلَكَ أن يَروحوا في كَسبِ المَكارِمِ ، ويُدلِجوا في حاجَةِ مَن هُوَ نائِمٌ .[۷۳]اى كميل ! به خانواده ات فرمان بده كه روزها در پى كسب خصلت هاى والاى انسانى بروند ، و شبانگاهان ، در پى رفع نيازهاى خُفتگان .

۲ . تأمين نيازهاى علمى و فرهنگى

مدير خانواده ، نه تنها بايد براى تربيت دينىِ اعضاى اين نهاد مقدّس برنامه ريزى كند ، بلكه موظّف است كه جهت تأمين نيازهاى علمى و فرهنگى آنان ، اقدامات لازم را انجام دهد . از امام على عليه السلام روايت شده كه فرمود :

مُروا أولادَكُم بِطَلَبِ العِلمِ .[۷۴]فرزندانتان را به علم آموزى وا داريد .

همچنين پيامبر(ص) در حديثى مى فرمايد :

أكرِموا أولادَكُم ، وأحسِنوا أدَبَهُم ؛ يُغفَر لَكُم .[۷۵]به فرزندان خود احترام بگذاريد و آنان را نيكو تربيت كنيد تا آمرزيده شويد .

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود :

لا يَزالُ العَبدُ المُؤمِنُ يورِثُ أهلَ بَيتِهِ العِلمَ وَالأدَبَ الصّالِحَ حَتّى يُدخِلَهُمُ الجَنَّةَ جَميعا .[۷۶]بنده مؤمن ، پيوسته براى خانواده اش دانش و تربيت نيكو به ارث مى نهد تا اين كه همه آنها را وارد بهشت كند .

۳ . تأمين هزينه اقتصادى

يكى از وظايف اختصاصى و اصلى مرد ، تأمين هزينه اقتصادى خانواده است . از منظر شمارى روايات ، تلاش براى انجام دادن اين وظيفه ، فضيلتى همانند جهاد در راه خدا دارد :

مَن سَعى في نَفَقَةِ عِيالِهِ ووالِدَيهِ فَهُوَ كَالمُجاهِدِ في سَبيلِ اللّهِ .[۷۷]كسى كه براى تأمين هزينه خانواده اش و پدر و مادرش تلاش كند ، همانند مجاهدِ در راه خداست .

در شمار ديگرى از روايات ، تأمين هزينه خانواده ، صدقه محسوب شده است :

نَفَقَةُ الرَّجُلِ عَلى أهلِهِ صَدَقَةٌ .[۷۸]نفقه مرد به خانواده اش ، صدقه است .در برخى از روايات نيز آمده است :

أوَّلُ ما يوضَعُ في ميزانِ العَبدِ نَفَقَتُهُ عَلى أهلِهِ .[۷۹]نخستين چيزى كه در ترازوى [ اعمال ] بنده گذاشته مى شود ، نفقه او بر خانواده اش است .

گشاده دستى در حد توان ،[۸۰]نسبت به تأمين نيازهاى خانواده نيز توصيه شده است :

أرضاكُم عِندَ اللّهِ أسبَغُكُم عَلى عِيالِهِ .[۸۱]خشنودترين شما نزد خداوند ، كسى است كه خانواده خود را بيشتر در رفاه ، قرار بدهد .

البته افراط در گشاده دستى ، نكوهيده است . بنا بر اين ، گشاده دستى براى خانواده نبايد از مرز اعتدال ، خارج گردد .

۴ . تأمين نيازهاى روانى

تأمين نيازهاى روحى و روانى خانواده نيز در كنار تأمين نيازهاى دينى ، علمى ، فرهنگى و اقتصادى آنها ، در جهت تحكيم اين نهاد ، از اهميت ويژه اى برخوردار است . به اين سخن آموزنده و سازنده بنگريد :

مَن أدخَلَ عَلى أهلِ بَيتِهِ سُرورا ، خَلَقَ اللّهُ مِن ذلِكَ السُّرورِ خَلقا يَستَغفِرُ لَهُ إلى يَومِ القِيامَةِ .[۸۲]هر كس خانواده اش را شاد سازد ، خداوند ، از آن شادى ، مخلوقى مى آفريند كه تا روز قيامت ، برايش طلب آمرزش مى كند .

بر اين پايه ، هر اقدام مشروعى كه در جهت شادى خانواده انجام شود ، مانند : همنشينى با اعضاى خانواده ،[۸۳]غذا خوردن با آنها ،[۸۴]مراعات ميل آنها در انتخاب نوع غذا ،[۸۵]و هديه آوردن از سفر براى آنها ،[۸۶]پسنديده است .

۵ . غيرت ورزى

يكى از وظايف اختصاصى مرد ، غيرت ورزى نسبت به همسر است ، بدين معنا كه وى نبايد اجازه دهد همسرش ، آگاهانه يا ناخودآگاه ، زمينه آلودگى و بى عفّتى خود را فراهم سازد . از اين رو ، كسى كه اجازه مى دهد زنش آرايش كرده از خانه بيرون رود و خود را در معرض ديد چشم هاى ناپاك قرار دهد ، همچنين كسى كه از بى عفّتى همسر خود خبر دارد و اقدامى در جهت پيشگيرى از آن انجام نمى دهد ، ديّوث و بى غيرت ناميده شده است :

أيُّما رَجُلٍ رَضِيَ بِتَزَيُّنِ امرَأَتِهِ وتَخرُجُ مِن بابِ دارِها ، فَهُو دَيّوثٌ ، ولا يَأثَمُ مَن يُسَمّيهِ دَيّوثا . وَالمَرأَةُ إذا خَرَجَت مِن بابِ دارِها مُتَزَيِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَالزَّوجُ بِذاكَ راضٍ ، بُنِيَ لِزَوجِها بِكُلِّ قَدَمٍ بَيتٌ فِي النّارِ .[۸۷]هر مردى كه راضى است همسرش خود را بيارايد و از خانه بيرون برود ، آن مرد ، ديّوث است ، و هر كه او را ديّوث بنامد ، گناه نكرده است . هر گاه زن ، آرايش كنان و عطرزنان ، از خانه اش خارج شود و شوهرش به اين كارِ او راضى باشد ، به ازاى هر قدمى كه بر مى دارد ، براى شوهر او ، خانه اى در جهنّم بنا مى شود .

البته غيرت ورزى نا به جا و محدود كردن بى جهت زن ، نه تنها پسنديده نيست ، بلكه ـ چنان كه خواهيم گفت ـ يكى از عوامل فروپاشى خانواده است .[۸۸]

ج ـ وظايف خاصّ زن

در برابر همه وظايفى كه براى اداره خانواده به عهده مرد است ، مهم ترين وظايف اختصاصى زن ، عبارت اند از :

۱ . پذيرفتن مديريت شوهر بر خانواده

خانواده ، يك واحد كوچك اجتماعى است و اداره آن ، مانند يك اجتماع بزرگ نيازمند مديريت و رهبرى واحد است ؛ زيرا مديريت جمعى اى كه زن و مرد در آن مشترك باشند ، بى معناست . از اين رو ، يكى از مرد يا زن بايد مدير و ديگرى معاون و تحت نظارت او باشد . قرآن در اين جا تصريح مى كند كه مديريت خانواده ، به عهده مرد است :

«الرِّجَالُ قَوَّ مُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَآ أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَ لِهِمْ .[۸۹]مردان ، سرپرست و نگهبان زنانند ؛ چرا كه خداوند [از نظر اجتماعى] بعضى از انسان ها را بر بعضى ديگر برترى بخشيده است ، و [نيز] از آن روى كه مردان از اموال خويش [براى زنان] هزينه مى كنند» .

بى ترديد ، منظور از اين سخن ، اجازه دادن به مرد در جهت خودكامگى و تضييع حقوق زن نيست ؛ بلكه قرآن در عين حالى كه از نظر مديريتى ، مرد را بر زن ترجيح داده ، بر حقوق متقابل زن نيز تأكيد مى نمايد و مى فرمايد :

«وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِى عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ .[۹۰]و براى زنان بر عهده مردان ، حقوقى شايسته است ، مانند حقوقى كه [براى مردان] بر عهده آنهاست و مردان بر آنها [از نظر رياست خانوادگى] برترى دارند» .

اين سخن ، بدين معناست كه همان طور كه حقوقى براى مرد وضع شده كه زن بايد آن را رعايت كند ، زن نيز حقوق مختلفى بر مرد دارد كه رعايت آن بر وى لازم است . به تعبير ديگر ، وظيفه ، از حق جدا نيست . به همان اندازه كه زنان ، وظايفى در برابر شوهر دارند ، حقوقى نيز براى آنان مقرر گرديده كه از تساوى اين حقوق با آن وظايف ، عدالت درباره آنان اجرا مى گردد .

بر اين پايه ، از نگاه قرآن ، تفاوت جسمى و روحى مرد و زن از يك سو و وجوب نفقه زن بر مرد از سوى ديگر ، زمينه ساز اعطاى حق مديريت خانواده به مرد ، و وجوب اطاعت زن از مرد در اداره امور خانوادگى است . امّا بايد توجّه داشت كه بى ترديد ، رياست مرد بر زن ، مطلق و نامحدود نيست ؛ بلكه محدود است به مقرّرات شرعى و اخلاقى و مقيّد است به رعايت حقوق متقابل زن و وظايف مشتركى كه هر يك از مرد و زن در تحكيم بنياد خانواده به عهده دارند .

گفتنى است كه رعايت حق رياست شوهر ، آن قدر اهميت دارد كه بر پايه شمارى از روايات ، يكى از عوامل بهشتى شدن زن شمرده شده است .[۹۱]

۲ . امانتدارى در غياب شوهر

دومين وظيفه مهم زن ، اين است كه در غياب شوهر ، از هر جهت امانتدار باشد . قرآن كريم بانوان شايسته را چنين توصيف مى فرمايد :

«فَالصَّــلِحَـتُ قَـنِتَـتٌ حَـفِظَـتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ .[۹۲]زنان شايسته ، زنانى خاضع [در برابر نظام خانواده] اند كه در غياب همسر ، اسرار و حقوق او را ، كه خدا براى او قرار داده ، حفظ مى كنند» .

اين سخن ، در ادامه آيه قبل ، و اشاره به دومين وظيفه اختصاصى زن در زندگى خانوادگى است ، و ضمن تأكيد بر اين كه بانوان صالح و شايسته ، علاوه بر اين كه رياستِ شوهر را در اداره امور زندگى مى پذيرند و در برابر نظام خانواده تمكين مى نمايند ، نه تنها در حضور شوهر ، بلكه در غياب او نيز از هر جهت ، امانتدار عفّت خود و اسرار و اموال خانوادگى هستند و در برابر حقوقى كه خداوند متعال براى آنها مقرر داشته ، وظايف خود را به خوبى انجام مى دهند و مرتكب خيانت نمى شوند ، چنان كه در روايتى از پيامبر(ص) آمده است :

لِلرَّجُلِ عَلَى المَرأةِ أن تَلزَمَ بَيتَهُ ، وتَوَدَّدَهُ وتُحِبَّهُ وتُشفِقَهُ ، وتَجتَنِبَ سَخَطَهُ وتَتَّبِعَ مَرضاتَهُ ، وتوفي بِعَهدِهِ ووَعدِهِ ، وتَتَّقي صَولاتِهِ ، ولا تُشرِكَ مَعَهُ أحَدا في أولادِهِ ، ولا تُهينَهُ ولا تُشقِيَهُ ، ولا تَخونَهُ .[۹۳]مرد را بر همسرش ، اين حق است كه در خانه اش بنشيند و به او ، محبّت و عشق و شفقت بورزد . از به خشم آوردن او دورى كند و در پىِ به دست آوردن خشنودى او باشد . به عهد و وعده اش با او وفا كند . از عصبانيت او بپرهيزد . كسى را در فرزندانش با وى شريك نگردانَد . به او اهانت نكند و رَنجَش ندهد . در حضور او ، و نيز در اموالش به او خيانت نكند .

نقش دعا در تحكيم خانواده

و آخرين سخن اين كه دعا نيز در تقويت محبّت ، قداست و تحكيم خانواده ، نقش ويژه اى دارد . با عنايت به اين كه دعا در اسلام ، در كنار مسئوليت است ، نه در برابر آن ، استمداد از خداوند متعال در جهت برخوردارى از يك زندگى سالم و صميمى ، علاوه بر اين كه اعضاى خانواده را متوجّه مسئوليت هاى مشترك و اختصاصى خود براى رسيدن به اين هدف مى نمايد ، آثار و بركات فراوانى براى آنان به همراه دارد .

از اين رو ، پيامبران و پيشوايان دين ، نخستين كسانى بوده اند كه هماره ، صلاح و سامان خانواده خود را از خداوند متعال خواسته اند و به پيروان خود آموخته اند كه براى برخوردارى از زندگى شايسته ، در كنار مسئوليت هايى كه در اين زمينه دارند ، نيازمند به دعا نيز هستند .

آنچه در اين فصل آمد ، اشاره اى به نقش مثبت دعا در زندگى خانوادگى بود . افزون بر اين ، رهنمودهاى عملىِ ارزنده اى نيز در شمارى از دعاهايى كه در اين فصل آمده ، ديده مى شود .[۹۴]آخرين نكته ، اين كه همچنان كه دعاى اعضاى خانواده براى يكديگر در تحكيم اين نهاد ، مفيد و مؤثّر است ، نفرين آنها نيز آثار زيانبارى به دنبال خواهد داشت ، بويژه نفرين والدين در حقّ فرزند كه در شمارى از احاديث ، از آن ، نهى شده است .[۹۵]

 

[۱]. غرر الحكم : ح ۸۱ .

[۲]. غرر الحكم : ح ۶۴۹ .

[۳]. مطالب السَّؤول : ص ۵۰ ، بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۷ ح ۵۹ . نيز ر . ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۳۱ (ارزش دوستى) .

[۴]. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۴ ص ۳۹۰ ح ۵۸۳۴ .

[۵]. غرر الحكم : ح ۱۰۱۱۷ .

[۶]. غرر الحكم : ح ۱۰۱۱۸ .

[۷]. غرر الحكم : ح ۱۳۶۰ . نيز ر . ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۱۳۳ (آنچه دوستى را پايدار مى كند) .

[۸]. روم : آيه ۲۱ .

[۹]. ر . ك : ص ۷۵ (بخش يكم / فصل چهارم : آداب ازدواج و تشكيل خانواده) .

[۱۰]. ر . ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۲۰۹ (آداب دوستى / اعلام دوستى) .

[۱۱]. الإخوان : ص ۱۳۶ ، ۶۶ .

[۱۲]. النوادر ، راوندى : ص ۱۲ .

[۱۳]. ر . ك : ص ۱۹۱ (محبّت دو جانبه ميان زن و شوهر) .

[۱۴]ر . ك : ص ۱۹۲ ح ۲۵۳ .

[۱۵]ر . ك : ص ۱۹۲ ح ۲۵۶ .

[۱۶]. ر . ك : ص ۱۹۵ (بوسيدن فرزندان) .

[۱۷]ر . ك : ص ۱۹۴ ح ۲۶۴ .

[۱۸]لقمان : آيه ۳۳ .

[۱۹]ر . ك : ص ۱۹۸ ح ۲۶۹ .

[۲۰]. تحف العقول : ص ۴۵ .

[۲۱]ر . ك : ص ۲۰۴ ح ۲۷۹ .

[۲۲]ر . ك : ص ۲۰۴ ح ۲۷۷ .

[۲۳]. نساء : آيه ۱۹ .

[۲۴]ر . ك : ص ۲۰۲ ح ۲۷۳ .

[۲۵]ر . ك : ص ۲۷۰ ح ۴۲۷ .

[۲۶]ر . ك : ص ۴۸ ح ۴۸ .

[۲۷]ر . ك : ص ۲۶۸ ح ۴۲۴ .

[۲۸]ر . ك : ص ۲۶۸ ح ۴۲۵ .

[۲۹]ر . ك : ص ۲۰۶ ح ۲۸۲ .

[۳۰]ر . ك : ص ۲۸۴ ح ۴۵۳ .

[۳۱]. ر . ك : سايت خبرى «تابناك» ۱۹ / ۱ / ۱۳۸۷ ، مصاحبه دكتر سيّد كاظم فروتن ، سرپرست كلينيك سلامت خانواده .

[۳۲]. ر . ك : ص ۴۴۷ (خودآرايى زن براى غير شوهرش) .

[۳۳]ر . ك : ص ۳۱۲ ح ۵۰۸ .

[۳۴]ر . ك : ص ۳۱۲ ح ۵۱۰ .

[۳۵]. ر . ك : ص ۳۱۲ ح ۵۱۱ .

[۳۶]ر . ك : ص ۳۱۴ ح ۵۱۲ .

[۳۷]ر . ك : ص ۳۱۴ ح ۵۱۵ .

[۳۸]ر . ك : ص ۳۱۴ ح ۵۱۶ .

[۳۹]ر . ك : ص ۳۱۸ ح ۵۲۱ .

[۴۰]ر . ك : ص ۳۱۶ ح ۵۲۰ .

[۴۱]. ر . ك : ص ۳۲۱ (فصل ششم : پاسخ دادن به غرايز جنسى / نكوهشِ كوتاهىِ زن در پاسخگويى به نياز شوهر) .

[۴۲]ر . ك : ص ۳۲۲ ح ۵۲۹ .

[۴۳]ر . ك : ص ۳۲۶ ح ۵۳۳ .

[۴۴]ر . ك : ص ۳۲۸ ح ۵۳۵ .

[۴۵]ر . ك : ص ۳۳۲ ح ۵۳۹ .

[۴۶]. ر . ك : ص ۳۳۳ (آنچه در هنگام آميزش رعايت آن شايسته است) .

[۴۷]. ر . ك : ص ۳۳۹ (ذكر و دعا) .

[۴۸]ر . ك : ص ۲۲۰ ح ۳۲۰ .

[۴۹]ر . ك : ص ۲۲۰ ح ۳۱۸ .

[۵۰]ر . ك : ص ۲۲۰ ح ۳۲۲ .

[۵۱]ر . ك : ص ۲۲۲ ح ۳۲۵ .

[۵۲]ر . ك : ص ۲۲۲ ح ۳۲۷ .

[۵۳]ر . ك : ص ۱۷۰ ح ۲۲۸ .

[۵۴]ر . ك : ص ۱۷۰ ح ۲۲۹ .

[۵۵]ر . ك : ص ۲۱۶ ح ۳۰۶ .

[۵۶]ر . ك : ص ۲۱۶ ح ۳۰۷ .

[۵۷]ر . ك : ص ۲۲۴ ح ۳۳۰ .

[۵۸]ر . ك : ص ۲۱۸ ح ۳۱۲ .

[۵۹]. ر . ك : دوستى در قرآن و حديث : ص ۴۷۷ .

[۶۰]ر . ك : ص ۲۳۴ ح ۳۵۵ .

[۶۱]ر . ك : ص ۲۳۶ ح ۳۵۸ .

[۶۲]ر . ك : ص ۲۳۸ ح ۳۶۳ .

[۶۳]ر . ك : ص ۲۴۰ ح ۳۶۵ .

[۶۴]. ر . ك : ص ۲۸۹ (تلاش براى تأمين نيازهاى اقتصادىِ خانواده) .

[۶۵]ر . ك : ص ۲۴۰ ح ۳۷۰ .

[۶۶]ر . ك : ص ۲۴۸ ح ۳۸۳ .

[۶۷]تحريم : آيه ۶ .

[۶۸]ر . ك : ص ۲۵۰ ح ۳۹۰ .

[۶۹]. إنّ الصَلاةَ تَنهى عَنِ الفَحشاءِ والمُنكَر ؛ آية اللّه محمّدتقى بهجت از استاد خود آية اللّه ميرزا على قاضى نقل كردند : «هر كس مداومت كند بر نمازهاى واجب در اوّل وقت ، به همه مقامات معنوى مى رسد و اگر نرسيد ، مرا لعنت كند!» .

[۷۰]. طه : آيه ۱۳۲ .

[۷۱]. ر . ك : ص ۲۵۹ (نقش نماز ، در رهايى از تنگناهاى زندگى) و ص ۲۶۱ (نقش دعا ، در رهايى از تنگناهاى زندگى) .

[۷۲]ر . ك : ص ۲۶۰ ح ۴۱۱ .

[۷۳]ر . ك : ص ۲۶۰ ح ۴۱۲ .

[۷۴]ر . ك : ص ۲۶۰ ح ۴۱۳ .

[۷۵]ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۴۱۸ .

[۷۶]ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۴۱۵ .

[۷۷]ر . ك : ص ۳۰۴ ح ۴۹۱ .

[۷۸]ر . ك : ص ۳۰۰ ح ۴۸۳ .

[۷۹]ر . ك : ص ۲۸۸ ح ۴۵۶ .

[۸۰]. ر . ك : ص ۲۹۹ (گشاده دستى براى خانواده) .

[۸۱]ر . ك : ص ۲۹۸ ح ۴۷۸ .

[۸۲]ر . ك : ص ۲۲۶ ح ۳۳۳ .

[۸۳]. ر . ك : ص ۲۳۱ (همنشينى با خانواده و غذا خوردن با آنان) .

[۸۴]ر . ك : ص ۲۳۱ (همنشينى با خانواده و غذا خوردن با آنان) .

[۸۵]ر . ك : ص ۲۳۳ (رعايت علاقه خانواده به غذا) .

[۸۶]ر . ك : ص ۲۲۹ (هديه آوردن در بازگشت از سفر) .

[۸۷]ر . ك : ص ۲۴۲ ح ۳۷۳ .

[۸۸]. ر . ك : ص ۴۳۵ (غيرت ورزى نابه جا) .

[۸۹]. نساء : آيه ۳۴ .

[۹۰]. بقره : آيه ۲۲۸ .

[۹۱]. ر . ك : ص ۲۸۳ (پاداش فرمانبردارى زن از شوهر) .

[۹۲]. نساء : آيه ۳۴ .

[۹۳]ر . ك : ص ۲۷۸ ح ۴۴۱ .

[۹۴]. ر . ك : ص ۳۵۵ (فصل هفتم : دعا كردن) .

[۹۵]. ر . ك : ص ۳۷۵ (نهى از نفرين كردن فرزندان) .

حدیث نت

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا