مذهبی

صفات عیسی مسیح

در این مطلب از سایت تریپ لند به صفات عیسی مسیح می پردازیم. پس به شما پیشنهاد می کنیم حتما تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

حضرت مهدى(عج) داراى چه خصايص و ويژگى‏ هايى است كه او را متمايز و برترمى‏ كند؟ آيا اين خصوصيات منحصر درآن حضرت است يا ديگر اوليا و پيامبران نيز در آنها با او مشترك هستند؟

بر اساس منابع معتبر روايى و تاريخ، امام مهدى (عج) خصوصيات و خصالى برجسته و والايى دارد كه در بعضى از آنها منحصر به فرد بى‏همتا است و يا جامع همه ويژگى‏ها و خصايص است كه ديگر اوليا و انبيا دارنده بعضى از آنها بودند.

يك. دانشمندترين و حكيم‏ترين مردم‏

رسول خدا «ص» فرموده است: «انّ الله اختار من الايّام الجمعه و من الليالى القدر و من الشهور رمضان و اختارنى نبيّاً و اختار عليّاً لى وصيّاً و وليّاً و اختار من علىِّ الحسن و الحسين «ع» حجّه الله على العالمين تاسعهم اَعلمهم و احكمهم»(1)

«خداوند متعال از روزها، روز جمعه و از شب‏ها، شب قدر و از ماه‏ها، ماه رمضان را برگزيد. مرا نيز پيامبر برگزيد و على را براى من جانشين و ولىّ انتخاب كرد. از على نيز حسن و حسين را حجت براى جهانيان برگزيد كه نهمين فرزند حسين (قائم)، دانشمندترين و حكيم‏ترين آنان است».

دو. مورد عنايت مخصوص الهى‏

امام باقر «ع» فرمود: «القائمُ منّا منصورٌ بالرعب مؤيّد بالنصر تطوى له الارض…»(2)

«قائم ما با «رعب» يارى شده و به نصرت الهى تأييد مى‏شود. زمين براى او رام مى‏گردد و…».

امام باقر «ع» نيز فرموده است: «هرگاه قائم آل محمد «ص» ظهور كند، خداوند او را با فرشتگان نشان دار (بالملائكه المسوّمين) و مقرّب يارى مى‏كند، جبرئيل، پيشاپيش او و ميكائيل از طرف راست و اسرافيل از طرف چپ او حركت مى‏كنند. بهت و رعب و وحشت به فاصله يك ماه راه- از جلو، عقب، چپ و راست او- حركت مى‏كند (يعنى شعاع هيبت آن حضرت، تا مساحت يك ماه راه را زير پوشش مى‏گيرد) و فرشتگان مقرّب خدا، خدمت گزاران او هستند. همراه او، شمشيرى بر كشيده و برهنه است. خداوند متعال، روم، ديلم، هند، كابل و خزَر را براى او فتح مى‏كند»(3).

سه. عصاره و شبيه پيامبران‏

امام زين العابدين «ع» فرموده است: «فى القائم منّا سنن من الانبياء: سُنهٌ من اَبينا آدم «ع» و سُنهٌ من نوح سُنهٌ من ابراهيم و سُنّهٌ من موسى و سُنّهٌ من عيسى و سنّه من ايّوب و سُنّه من محمد «ص» فَأمّا من آدم، و نوح فَطولُ العُمر و اَمّا من ابراهيم، فخفاءُ الولاده و اعتزالُ النّاس و امّا من موسى فالخَوفُ و الغيبه و امّا من عيسى فاختَلافِ النّاسِ فيه و امّا من ايّوب فالفرجُ بعد البَلوى و امّا مِن محمّد فالخُروجُ بالسّيف»(4)

«در قائم ما سنّت‏ هايى از پيامبران وجود دارد: سنّتى از پدرمان آدم «ع»، سنّتى از نوح، سنتى از ابراهيم، سنتى از موسى، سنّتى از عيسى، سنتى از ايوب و سنتى از حضرت محمد «ص». اما از آدم و نوح، «طول عمر» و اما از ابراهيم، «پنهانى ولادت و كناره‏گيرى از مردم» و اما از موسى «خوف و غيبت» و اما از عيسى «اختلاف مردم درباره او» و اما از ايوب «فرج پس از گرفتارى» و اما از محمد «ص» «خروج با شمشير» و…».

چهار. داراى عمرى طولانى‏

امام سجاد «ع» درباره آن حضرت فرموده است: «فى القائم سنّهٌ من نوح و هو طول العُمر»(5) «در قائم سنتى از نوح است و آن طول عمر (او) است».

پنج. مورد احترام و محبوب امامان و اوليا

مهدى موعود، برگزيده ممتاز الهى و محبوب دل صالحان، اوصيا و انبيا- به خصوص امامان پيش از خود- و مورد احترام و توجه خاص آنان بوده است.

حضرت صادق «ع» مى‏فرمايد: «لو ادركتُه لخدمتُه ايام حياتى»(6) «اگر دوران او را درك مى‏كردم، همه زندگى‏ام را در خدمت به او مى‏گذراندم».

پيشواى هشتم وقتى نام عزيز او (قائم) را شنيد، برخاست و بر روى پاى مباركش ايستاد و سر نازنين را به سوى زمين خم كرد. پس كف دست راست خود را بر سر نهاد و فرمود: «اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه»(7) «خداوندا بر فرجش شتاب كن و راه ظهور و قيامش را آسان گردان».

شاید این مطالب را هم بپسندید:

شفاعت گناهکاران امت پیامبر ص در قیامت در کلام آیت الله شاه آبادی

ناراحتی پیامبر از مشکلات و رنجهای جامعه بشری

ارتداد صحابه بعد از پیامبر در کتاب صحیح بخاری

ماجرای مسموم شدن پیامبر صلی الله علیه و آله در منابع شیعه و سنی

محدّث جزايرى نيز نقل كرده است كه روزى در مجلس حضرت صادق «ع» اسم مبارك آن جناب برده شد، پس حضرت براى تعظيم و احترام او برخاست‏(8).

شش. مقتداى عيسى «ع»

يكى از ويژگى‏ هاى برجسته امام مهدى (عج) تبعيت و همراهى برخى از اوليا و برگزيدگان الهى- از جمله حضرت عيسى و خضر «ع»- با او است. بعد از قيام جهانى آن حضرت، عيسى «ع» نيز ظهور مى‏كند و در پشت سر امام «ع» قرار مى‏گيرد. به رهبرى‏اش گردن مى‏ نهد و حتى همراه با او نماز مى‏خواند….

رسول خدا «ص» فرموده است: «يجتمع المهدى و عيسى بن مريم، فيجى‏ء وقت الصلاه فيقولُ المهدى بعيسى تقدّم فيقول عيسى: انّك اولى بالصلاه فيصلّى عيسى وراءه مأموماً»(9)

«امام، با حضرت عيسى «ع» دور هم مى‏آيند پس هنگام نماز فرار مى‏رسد. حضرت مهدى (عج) به عيسى «ع» مى‏گويد: نه، شما براى امامت نماز، شايسته‏تريد. آن‏گاه عيسى «ع»، به آن حضرت اقتدا كرده، نماز را پشت سر او مى‏خواند».

در روايت ديگرى نيز از پيامبر «ص» آمده است «بهشت مشتاق چهار نفر از خاندان من است كه خدا آنان را دوست دارد و مرا به دوستى آنان فرمان داده است على، حسن، حسين و مهدى كه حضرت عيسى پشت سر او نماز مى‏خواند».(10).

هفت. زيباترين موجود بهشت‏

بر اساس روايات معتبر، حضرت مهدى (عج)، هم در دنيا و هم در بهشت، از جمال و كمال بى‏نظيرى برخوردار است. پيامبر اكرم «ص» درباره آن حضرت مى‏فرمايد: «المهدى طاووس اهل الجنّه»(11) «مهدى طاووس اهل بهشت است».

اين تعبير جالب درباره هيچ پيامبر يا امامى وارد نشده است و اختصاص به حضرت ولى‏عصر (عج) دارد. اين رمز، نهايت زيبايى و جمال آسمانى و فوق العاده او دارد به طورى كه در ميان بهشتيان، ممتاز و شاخص است و خلاصه اينكه زيباترين موجود بهشتى و ديدنى‏ترين تمام اهل بهشت است‏(12).

هشت. ميراث‏دار پيامبران

بر اساس روايات، تمام معجزات و ودايع انبيا و اوصيا، همراه حضرت مهدى (عج) است يعنى، او وارث پيامبران و اوصيا است و خداوند معجزات انبيا را در اختيار ايشان نهاده است. وجود ميراث پيامبران در نزد حضرت مهدى (عج)، بيانگر اين است آن حضرت، جامع صفات و خصوصيات آنان بوده و دارنده وسايل و لوازم منحصر به فرد ايشان است براى نمونه:

الف. تابوت آدم «ع»: حضرت مهدى آن را از درياچه طبريه بيرون مى‏ آورد به طورى كه نه پوسيده و نه متغيّر گشته است‏(13).

ب. عصاى موسى «ع»: آن را از درياچه طبريه- و در روايتى از غار انتاكيه- بيرون مى‏ آورد و با آن چنان مى‏كند كه موسى با فرعون كرد.

ج. حجر موسى «ع»: سنگى است كه آن را از مكّه به همراه خواهد داشت و تا كوفه، به هر جا كه بزند، چشم ه‏اى از آب ظاهر شود. اصحاب او بنوشند هر كس تشنه باشد، سيراب و هر كه گرسنه باشد، سير گردد(14).

د. تورات و انجيل و ساير كتاب‏هاى آسمانى:… مهدى مردم را به تورات، انجيل و كتاب‏هاى آسمانى دعوت خواهد كرد. آنها را از غارى در انطاكيه بيرون آورده، بين اهل تورات به تورات و اهل انجيل به انجيل و اهل زبور به زبور حكم خواهد كرد(15).

ه. پيراهن يوسف «ع»: جبرئيل اين پيراهن را هنگامى كه حضرت ابراهيم را در آتش افكندند، بر تن او كرد. پس آن را بازوبند ساخت و به بازوى اسحاق بست و اسحاق به يعقوب و يعقوب به يوسف… سپس در دست حضرت مهدى خواهد بود(16).

انگشتر سليمان: حضرت مهدى، اين انگشتر را همراه خود دارد. وقتى آن را در دست مى‏كند، جن و طيور بر دور او جمع مى‏شوند(17).

ز. پيراهن رسول گرامى اسلام «ص»: يعقوب بن شعيب از امام صادق «ع» روايت كرده است: «آيا پيراهن قائم را- كه هنگام قيام مى‏پوشد- نشانت ندهم؟ عرض كردم: چرا پس آن حضرت جعبه‏اى را خواست و آن را گشود و آن پيراهن كرباسى را بيرون آورد. آن را باز كرد كه ناگهان ديدم در آستين چپ آن، آثار خون مشاهده مى‏شود. سپس فرمود: «اين پيراهن پيامبر اكرم است در روزى كه دندان‏هاى پيشين آن حضرت، ضربه ديد». آن پيراهن خونى را بوسيدم و بر صورت خويش نهادم. سپس امام صادق «ع» آن را در هم پيچيد و برداشت»(18).

علاوه بر اين، آثار ديگرى از پيامبر اكرم «ص» و حضرت على «ع» را به همراه دارد چون بيرقى كه جبرئيل در روز بدر آورد، عمامه سحاب، زره پيغمبر، انگشتر و عصاى آن حضرت، اسب، مصحف و ذوالفقار حضرت على «ع»، عهدنامه‏ اى از پيغمبر اكرم «ص» و….

امام صادق «ع» در تأييد ميراث برى امام زمان (عج) از پيامبر اسلام مى‏فرمايد: «تراث رسول‏ خدا، به امام ‏قائم می رسد» يكى‏ از ياران پرسيد: تراث چيست؟ فرمود: «شمشير، زره، عمّامه، لباس بُرد، شلاق، اسب، زين و آلات‏ جنگى رسول‏ خدا»(19)

(1) بحار الانوار، ج 46، ص 372، ج 14 كمال الدين، ص 281، ج. 32
(2) بحار الانوار، ج 52، ص 191 منتخب الاثر، ص. 360
(3) الغيبه النعمانى، ص 234، ج 22 بشاره الاسلام، ص. 118
(4) كمال الدين، ج 1، ص 221، باب 31، ح. 3
(5) كمال الدين و تمام النعمه، ج 1، ص 322، ح. 4
(6) الغيبه النعمانى، ص 245، ج. 26
(7) منتهى الآمال، ج 2، ص 333 بحار الانوار، ج 51، ص. 30
(8) نجم الثاقب، ص. 444
(9) تذكره الخواص، ج 2، ص 325 منتخب الاثر، ص. 317
(10) اثبات الهداه، ج 7، ص. 103
(11) كشف الغمه، ج 2، ص. 481
(12) شمس ولايت، ص. 81
(13) بحار الانوار، ج 52، ص 351، ح. 9104
(14) همان، ج 52، ص 224، ح 37 اصول كافى، ج 1، ص 258، ح. 614
(15) بحار الانوار، ج 52، ص 351، ح 103 علل الشرايع، ص 161، ج. 3
(16) بحارالانوار، ج 17، ص 147، ج 30 اصول كافى، ج 1، ص 258 ح. 516
(17) مهدى منتظر، ص 46 به نقل از: سؤال از امام مهدى در روايات، ص 45 و. 46
(18) الغيبه النعمانى، ص 350، ج. 42
(19) بحار الانوار، ج 54، ص. 242

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا