درباره ی عید نوروز
در این مطلب از سایت تریپ لند به درباره ی عید نوروز می پردازیم. پس به شما پیشنهاد می کنیم حتما تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
فلسفه «نوروز» و «روز نو»
آنچه در پی میآید گزیدهای از نظرات و دیدگاههای عالمانه و تحلیلی رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای در مورد جشن ملی نوروز و نگاه اسلام نسبت به آن است که در طی سالهای اخیر توسط معظمله بیان شده است.
دگرگونیِ نوروز باستانی در نتیجه زیرکی ایرانیان
«ایرانیِ زیرکِ مسلمان، نوروز باستانی را با عقیده خود و به شکل دلخواه خود، تغییر داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت، محتوای آن را عوض کرد. نوروز باستانی، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد بود؛ برای اینکه شکوه خود و عظمت ظاهری خود را به رخ ملّتها بکشانند و بنشینند از آنها هدیه بپذیرند.
حتّی در زمان بنیامیّه و بنیعبّاس که نوروز به دربارهای خلافت اموی و عبّاسی وارد شد، همان رفتار و سیره پادشاهان و کسرایان فارسی باستان در دربار آنها عمل میشد. امّا ایرانیِ مسلمان، این نظم را، این قالب را بهنفع خود تغییر داد؛ اگرچه این تغییر بهصورت دفعی انجام نگرفته است امّا شما امروز بعد از گذشتن قرنها، مشاهده میکنید که نوروز بهانهای و وسیلهای است برای ارتباط قلبی میان مردم و میان مبدأ عظمت و عزّت، یعنی ذات مقدّس باریتعالی.
در نوروز ایرانی، حقیقت نوروز یک حقیقت مردمی است؛ مردم بهمناسبت نوروز با یکدگر با صفا و محبّت رفتار میکنند؛ به یکدیگر تبریک میگویند و هدیه میدهند. رسم و سنّت باستانی و پادشاهی، امروز بعد از گذشت سالها و قرنها، در نوروز وجود ندارد.
در ایّام نوروز و تحویل سال نو، شلوغترین و پرازدحامترین مراکز در کشور پهناور ما عبارت است از بارگاههای مقدّس ائمّه و امامزادگان (سلام الله علیهم)….بنابراین این نوروزی که امروز ما داریم، نوروز باستانی نیست، نوروز ایرانی است؛ نوروز ملّت مسلمانی است که از قالب این مراسم کهن، توانسته است برای خود سرمایهای فراهم کند و به سمت هدفهای خود پیش برود».
بیانات در حرم مطهر رضوی، 1394/1/1.
عید نوروز یک عید شرقی و حامل ارزشهای برجسته و ممتاز
«عید نوروز یک عید شرقی و حامل ارزشهای برجسته و ممتازی است. در واقع عید نوروز یک نماد است؛ نماد نوآوری و طراوت و جوانی و نشاط، همچنین نماد مهربانی و محبت به یکدیگر، سرکشىِ برادران از یکدیگر، محبت خانوادههای خویشاوند به یکدیگر، محکم کردن روابط دوستی و مهربانی میان دوستان، آشنایان و زدودن کینهها؛ چون بهار، مظهر طراوت است، مظهر نشاط است و همه این معانی در واقع در بهار وجود دارد و این یک امتیاز است برای ملتهای ما که نوروز را آغاز سال نوِ خودشان قرار دادند، مبدأ تاریخ قرار دادند؛ به خاطر اینکه حامل این معانی برجسته است.
این جشن یک جشن ملی است؛ جزو اعیاد دینی نیست؛ لکن از سوی بزرگان شرع مقدس ما هم، نوروز مورد تأئید قرار گرفته.
ما روایات متعددی داریم که در آنها از نوروز تجلیل شده و روز نوروز گرامی داشته شده. این موجب شده است که نوروز وسیلهای بشود برای اظهار عبودیت انسانها در مقابل پروردگار و تواضع ما در مقابل پروردگار. در واقع فرصتی است برای اینکه انسان دل خود را با یاد خدا هم طراوت ببخشد.
در کشور ما رسم بر این است؛ سالهای متمادی است که روز نوروز و ساعت تحویل، مردم در عبادتگاهها و زیارتگاهها و مراکز معنوی جمع میشوند و از خدای متعال طلب خیر میکنند، طلب برکت میکنند؛ سال خوبی را برای خودشان و برای دیگران از خداوند متعال طلب میکنند و میخواهند. بنابراین نوروز مناسبت خیلی باارزش و برجستهای است؛ هم از لحاظ معنوی، هم از لحاظ ملی، هم از لحاظ بینالمللی میان ملتهایی که نوروز را گرامی میدارند.»
بیانات در دیدار رؤسای جمهور شرکتکننده در جشن جهانی نوروز، 1389/1/7.
عید نوروز؛ سرآغاز طراوت طبیعت و جهان و دل و جان
«عید نوروز، سرآغاز طراوت طبیعت و جوان شدن جهان و تازه شدن فضای زندگی طبیعی انسان است و چه نیکوست که همراه با طراوت جهان، جان و دل انسان هم طراوت پیدا کند؛ طراوت جان و دل با ذکر خدا، با درخواست کمک از پروردگار، با رویاندن نهال خیرخواهی و نیکخواهی برای همه برادران و خواهران و برای همه بشریت.
رسم نوروز در درون خود زیباییهای زیادی را دارد؛ علاوه بر اینکه در هر نقطه، ایرانیان این لحظه تحویل را با نام خدا و با درخواست تحول اساسی در زندگیشان آغاز میکنند، یکی از زیباترین رسمهای موجود در عید نوروز، رسم دید و بازدید و صله ارحام و مستحکم کردن روابط و پیوندهای عاطفی میان افراد جامعه است.
این را اگر با بعضی از جشنهای ملیِ ملتهای دیگر – که همراه با کارهای غیر اخلاقی و به دور از این ارتباطات عاطفی است – مقایسه کنیم، آن وقت درمییابیم که جشن ملی و آغاز سال نوِ ما ایرانیان علاوه بر تقارن با بهار طبیعت که یک امتیازی است، چه خصوصیات نجیبانه و مهربانانهای در خود دارد.
شادی دلها، لبخند و تبریک و خوشامدگویی به یکدیگر و پی گرفتن روابط انسانی و نو کردن محیط زندگی از رسوم بسیار خوب و مطلوبی است که ایرانیان از گذشته تا امروز به آن پایبند بودهاند و اینها همه مورد تأئید آئین مقدس اسلام و شرع اسلامی است.»
پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۸۶، 1386/1/1.
عید نوروز خوب است، اما در جهت درست
«عید نوروز از نظر اسلام، مورد توجّه خاصّی قرار گرفته است. اگر چه این عید و این روز از قبل از اسلام باقی مانده است؛ ولی برخورد اسلام با این روز، یک برخورد سازنده و حکمتآمیز است. بعضی از تبلیغاتچیهای معروف دنیا که با همه چیز ملت و کشور و جمهوری اسلامی ما دشمنی میکنند و تهمت میزنند، در این قضیه هم سعی میکنند برخورد غیرصادقانهای با ملت ایران داشته باشند.
آنها اینطور وانمود میکنند که اسلام و انقلاب، با عید نوروز و سنّتهای ایرانی، مخالف است. این درست نیست.
من مایلم جوانان عزیز، به خصوص فرزانگان، به این مطلب، درست توجّه کنند که اسلام در برخورد با پدیدههایی که از کشورها و از ملتهای دیگر، یا از دورههای قبل به آن رسیده است، یک برخورد حکمتآمیز و همراه با دقّت و نگاهی همهجانبه دارد.
هر چیزی که قابل این است تا محتوای صحیح پیدا کند، اسلام آن را میگیرد، به آن جهت و محتوای صحیح میدهد و در دسترس مردم میگذارد.
مثلاً بعضی از همین مراسم حج، مثل طواف، سعی و قربانی کردن، از قبل از اسلام بود. اسلام، این مراسم را گرفت، محتوای شرکآلود، مادّی و غلط را از آن خارج کرد و محتوای توحیدی به آن داد؛ آن را درک کرد و به صورت یک درس، به مردم برگرداند. کار خیلی عجیب و مهمّی است.
در باب عید نوروز و مراسم سنّتی قدیمی هم همینطور؛ اسلام، عید نوروز را گرفت، محتوای انسانی و اسلامی و معنوی به آن داد و به مردم برگرداند.
اوّلِ سال تحویل، شما به دستور اسلام با خدا رابطه برقرار میکنید و میگوئید: «یا مقلّب القلوب و الابصار. یا مدبر الّلیل والنهار. یا محوّل الحول و الاحوال»؛ ای کسی که گردش زمین و آسمان، گردش دلها و چشمها و گردش روزگاران به دست توست، این گردش قراردادی سال را هم برای ما با برکت و مبارک قرار بده؛ «حوّل حالنا الی احسن الحال».
نوروز؛ جشنی سالم
ببینید، نوروز و تحویل سال – رفتن از یک سال به سال دیگر – یک محتوای معنوی پیدا کرد. مردم را توصیه میکند: «اغتسل و البس و انظف ثیابک»؛ غسل کنید، خود را شستشو دهید و تمیزترین لباسها را – البته صحبتی از لباس نو نیست؛ صحبت از لباس تمیز است – بپوشید، به دیدن یکدیگر بروید؛ صله رحم کنید، دلهایتان را شاد کنید، به خودتان امید بدهید و با رویش طبیعت، یک رویش معنوی در دل خودتان به وجود آورید. برخورد با عید نوروز این است؛ لذا ما ایرانیها عید نوروز را دوست میداریم و آن را جشن میگیریم.
اما جشن ما یک جشن سالم است.
اسلام با هر کدام از مراسم قدیمی که برخورد میکند، اینطور برخورد میکند. البته بعضی از مراسم هست که قابل اصلاح نیست. مثلاً اسلام درباره مراسم خرافىِ از روی آتش پریدن، حرفی ندارد و تأئید نمیکند؛ اما هیچ اشکالی نمیبیند که مردم – فرض بفرمائید – در مناسبتی از مناسبتهای عید، به فضای باز بروند، با سبزه و طبیعت و صحرا، دیداری تازه کنند، خود و طبیعت را با یکدیگر نزدیک کنند و لذّتِ صحیح و سالم ببرند. مانعی ندارد.
درست عکسِ روش جاهلی. در روشهای جاهلی، اگر عمل خوبی هم در دست مردم باشد، آن را بیمحتوا میکنند! لذا شما میبینید که راجع به تحویل سال در تبلیغات رادیوهای بیگانه، صحبت زیادی نیست؛ اما راجع به چهارشنبهسوری در این چند روز قبل از سال، تقریباً تمام رادیوهای بیگانه صحبت کردند! درست نقطه مقابلِ آن نظر اسلامی! …
عید نوروز از نظر اسلام
نقش علامه مجلسی در اهمیت نوروز در دوران صفویه؟
آثار عجیب دید و بازدید در نوروز از نظر اسلام
اعمال عيد نوروز در مفاتیح الجنان
شما ببینید در ایّام تحویل، مردم چه مکانهایی اجتماع میکنند! دیشب در اطراف آستان قدس رضوی، با اینکه نیمه شب بود، جای سوزن انداختن نبود!…خوب؛ حالا یک نفر هم پیدا میشود که از سرِ اشتباه و ندانم کاری، به جای مرقد امام رضا و مرقد امام بزرگوار و مرقد حضرت معصومه و مراسم معنوی، تخت جمشید را زنده میکند! البته تخت جمشید، یک اثر معماری است؛ انسان، اثر معماری را تحسین میکند و چون متعلّق به ما و مال ایرانیهاست، به آن افتخار هم میکند؛ اما این غیر از آن است که ما دلها و ذهنها و جانهای مردم را متوجّه به نقطهای کنیم که در آن خبری از معنویت نیست، بلکه نشانه طاغوتیگری است!
در همان ساختمانها که امروز بعد از گذشت یکی دو هزار سال، ویران است، زمانی به مناسبت همین روز نوروز، خدا میداند که چقدر بیگناه، در مقابل تخت طاغوتهای زمان به قتل میرسیدند و چقدر دلها ناکام میشدند! این افتخاری ندارد.
عید نوروز خوب است، مراسم جشن و سرور و شاد بودنِ دلها خوب و مطلوب است؛ اما در جهت درست. این کاری است که اسلام کرده است؛ ما هم به فضل الهی به تبعیّتِ اسلام، همین سیاستها را دنبال میکنیم. مردم هم همین را میخواهند و دلهای مردم هم دنبال همین چیزهاست. مردم به آن چیزهایی که جنبه مادّی دارد، مستقلا توجّهی ندارند و اگر آن جنبه مادّی، با یک جنبه انحرافی همراه شد، مردم از آن رویگردانی هم دارند.»
بیانات در دیدار زائرین و مجاورین حرم مطهر رضوی، 1378/1/1.
مفهوم واقعیِ نوروز
«به نظر من آنچه که ملت ایران در باب عید نوروز انجام داده است، یکی از زیباترین و شایستهترین کارهایی است که میشود با یک مراسم تاریخی و سنّتی انجام داد. اوّلِ سال شمسی ما ایرانیها، یعنی اوّل بهار – عید نوروز است.
اوّلاً ملت ایران افتخار دارد که سال شمسی او هم سال هجری است؛ یعنی همچنان که سال قمری ما از مبدأ هجرت خاتم الانبیاء علیه و علی آله الصّلاهًْ والسّلام است، سال شمسی ما هم از مبدأ هجرت است.
بقیه ملتهای مسلمان برای سال شمسی خود، از سال میلادی استفاده میکنند؛ ولی ما ایرانیها، هجرت نبىّ اکرم را، هم مبدأ سال قمری قرار دادیم، هم مبدأ سال شمسی.
این، مطلبِ اوّل که به نظر من نشانگر هنر و عشق و علاقه ایرانی به تعالیم مقدّس اسلام و به آثار مطهّر و مقدّس نبوی است. در ضمن، اوّلِ سال را اوّلِ فصل بهار انتخاب کردهایم، در حالی که مسیحیان، اوّلِ زمستان را اوّلِ سال قرار میدهند! البته فرق آنها با ما این است که ولادت حضرت مسیح، تاریخ مشخّصی ندارد و یک مطلب حدسی است؛ در حالی که هجرت نبىّ مکرّم اسلام، از نظر تاریخی کاملاً دقیق و مشخّص است.
به هر حال ما اوّلِ بهار را اوّلِ سال خودمان قرار دادهایم که این هم یک ذوق و سلیقه ایرانی است. اوّلِ بهار، اوّلِ رویش طبیعت، اوّلِ بیداری باغ و راغ و بوستان و اوّلِ بالندگی همه موجودات زنده است. این بهتر از زمستان است که وقت مردن و انجماد طبیعت و گیاه و نباتات است.
در تعالیم اسلام نکتهای وجود دارد که خوب است برادران و خواهران به آن توجّه کنند. اسلام با سنّتهایی که از قبل از اسلام باقی مانده است، دو نوع رفتار میکند. اوّلاً بعضی سنّتهای غلط را بهکلّی از بین میبرد و نابود میکند؛ چون سنّتهای درستی نیست. مثل اینکه عربها قبل از اسلام، دختران خودشان را نگه نمیداشتند، یا بیشترِ ملتهای غیرمسلمان، جنس زن را تحقیر و اهانت میکردند! اسلام این سنّت را بهکلّی از بین برد؛ چون بهکلّی غلط بود.
ثانیاً اسلام بعضی از سنّتها را از بین نبرده است. کالبد سنّت را نگه داشته و محتوا و روح آن را عوض کرده است؛ مثل بسیاری از اعمال و مراسم حج. این طوافی را که ملاحظه میکنید، قبل از اسلام هم بود؛ منتها محتوای طواف، محتوای شرک بود! اسلام آمد و این عمل را از محتوای شرکآلود، خالی و از محتوای توحید پُر کرد. طواف در آن زمان، مظهر گرایش انسان به الهه و اربابِ ادّعایی و پنداری بود؛ آن را تغییر داد و مظهر ارادت انسان به مرکز عالم وجود – یعنی حضرت حق متعال و وجود مقدّس پروردگار – قرار داد. ظاهر را نگه داشت و باطن را عوض کرد.
اسلام در بسیاری از مواقع، با سنّتها این کار را میکند. مردم ما عینِ همین کار را با نوروز کردند؛ نوروز را نگه داشتند و محتوای آن را عوض کردند.
نوروز در ایران، جشنی در خدمت حکومتهای استبدادىِ قبل از اسلام بود! به همین خاطر است که «نوروز باستانی»، «نوروز باستانی» میگویند! «نوروز» اش خوب است، ولی «باستانی» اش بد است!
«باستانی» یعنی اینکه همه این جشنهای دوره سال – مثل جشن «نوروز»، یا جشن «مهرگان»، یا جشنهای دیگری نظیر «خردادگان»، «مردادگان» و جشنهای گوناگونی که قبل از اسلام بوده است – در خدمت حکومتهای استبدادی و سلطنتهای پوسیده دوران جاهلیت ایران بود! محتوای نوروز، محتوای مردمی و خدایی نبود؛ توجّه و ارادت به حضرت حق در آن نبود؛ جهات عاطفی و انسانی و مردمی در نوروز نبود! ملت ایران نوروز را نگه داشتند؛ اما محتوای آن را عوض کردند. این محتوای امروز نوروز ایرانی، غیر از محتوای باستانی است.
نوروز برای ملت ما، امروز عبارت است از اوّلاً: توجّه مردم به خدا. اوّلِ تحویلِ سال که میشود، مردم دعا میخوانند، «یا محوّل الحول والاحوال» میگویند، آغاز سال را با یاد خدا شروع میکنند، توجّه خود را به خدا زیاد میکنند. این، ارزش است. ثانیاً نوروز را بهانهای برای دید و بازدید و رفع کدورتها و کینهها و محبّت به یکدیگر قرار میدهند.
این همان برادری و عطوفت اسلامی و همان صله رحم اسلام است؛ بسیار خوب است. ضمناً نوروز را بهانهای برای زیارت اعتاب مقدّسه قرار میدهند؛ به مشهد مسافرت میکنند – که همیشه یکی از پرجمعیتترین اوقات سال در مشهد مقدّس، اوقات عید نوروز بوده است – این بسیار خوب است.
پس میبینید که نوروز را نگه داشتند، محتوای آن را که غلط بود، به محتوای صحیح و درست تبدیل کردند. این هنر ملت ایران و ذوق و سلیقه ایرانی مسلمان است. ما عید نوروز را از دیدگاه کسانی که با اسلام سر و کار دارند، تأئید میکنیم. عید نوروز، چیز خوبی است. وسیلهای است که با آن دلها شاد میشود، انسانها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، صله رحم و صله احباب میکنند؛ چون دوستان و رفقا هم مثل ارحام، احتیاج به صله دارند. انسان باید با ارحام صله کند، باید با دوستان و رفقا هم صله کند؛ یعنی ارتباط برقرار کند. این، ارتباط عید نوروز است که بسیار خوب است.
فلسفه «نوروز» و «روز نو»
یک نکته اساسی در نوروز هست که در روایات ما به آن توجّه شده است… نوروز، یعنی روز نو. در روایات ما – به خصوص همان روایت معروفِ «معلّی بن خنیس» – به این نکته توجّه شده است. معلّی بن خنیس که یکی از رُوات برجسته اصحاب است و به نظر ما «ثقه» است، جزو شخصیتهای برجسته و صاحب راز خاندان پیغمبر محسوب میشود. او در کنار امام صادق علیهالسّلام زندگی خود را گذرانده و بعد هم به شهادت رسیده است.
معلّی بن خنیس – با این خصوصیات – خدمت حضرت میرود؛ اتفاقاً روز «نوروز» بوده است – در تعبیرات عربی، «نوروز» را تعریب میکنند و «نیروز» میگویند حضرت به او میفرمایند : «أتدری ماالنیروز؟» آیا میدانی نوروز چیست؟
بعضی خیال میکنند که حضرت در این روایت، تاریخ بیان کرده است! که در این روز، هبوط آدم اتّفاق افتاد، قضیه نوح اتّفاق افتاد، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسّلام اتّفاق افتاد و چه و چه. برداشت من از این روایت، این نیست. من این طور میفهمم که حضرت، «روز نو» را معنا میکنند. منظور این است: امروز را که مردم، «نوروز» گذاشتهاند، یعنی روزِ نو! روزِ نو یعنی چه؟ همه روزهای خدا مثل هم است؛ کدام روز میتواند «نو» باشد؟
شرط دارد. روزی که در آن اتّفاق بزرگی افتاده باشد، نوروز است. روزی که شما در آن بتوانید اتّفاق بزرگی را محقَّق کنید، نوروز است.
بعد، خود حضرت مثال میزنند و میفرمایند: آن روزی که جناب آدم و حوّا، پا بر روی زمین گذاشتند، نوروز بود؛ برای بنیآدم و نوع بشر، روز نویی بود. روزی که حضرت نوح – بعد از طوفان عالمگیر – کشتی خود را به ساحل نجات رساند، «نوروز» است؛ روز نوئی است و داستان تازهای در زندگی بشر آغاز شده است. روزی که قرآن بر پیغمبر نازل شد، روز نوئی برای بشریت است – حقیقت قضیه همین است؛ روزی که قرآن برای بشر نازل میشود، مقطعی در تاریخ است که برای انسانها روز نو است – روزی هم که امیرالمؤمنین علیهالسّلام به ولایت انتخاب شد، روز نو است.
اینها همه، «نوروز» است؛ چه از لحاظ تاریخ شمسی، با اوّلِ ماه «حَمَل» مطابق باشد یا نباشد. این نیست که حضرت بخواهند بفرمایند که این قضایا، روز اوّلِ «حَمَل» – روز اوّلِ فروردین – اتّفاق افتاده است؛ نخیر. بحث این است که هر روزی که این طور خصوصیاتی در آن اتّفاق بیفتد، روز نو و «نوروز» است؛ چه اوّل فروردین، چه هر روز دیگری از اوقات سال باشد.
خوب؛ من حالا به شما عرض میکنم. روزی که انقلاب پیروز شد «نوروز» است، روز نوئی بود. روزی که امام وارد این کشور شد، برای ما نوروز بود. روز فتوحات عظیم این جوانان مؤمن و این ایثارگران ما در جبهه نبرد – علیه نظامیانی که از «ناتو» و «ورشو» و آمریکا و شوروی و خیلی از مراکز دیگرِ قدرت تغذیه میشدند – روز پیروزی جوانان ما – با ایمانشان – بر آنها «نوروز» است؛ روز نو است.
حال اگر شما میخواهید روز اوّلِ فروردین را هم برای خودتان روز «نو» و نوروز قرار دهید، شرط دارد. شرطش این است که کاری کنید و حرکتی انجام دهید؛ حادثهای بیافرینید. آن حادثه در کجاست؟ در درون خود شما! «یا مقلّب القلوب والابصار. یا مدبّراللیل والنّهار. یا محوّل الحول والاحوال. حوّل حالنا الی احسن الحال». اگر حال خود را عوض کردید، اگر توانستید گوهر انسانی خود را درخشانتر کنید، حقیقتاً برای شما «نوروز» است!
اگر توانستید پیام انقلاب، پیام پیامبران، پیام امام بزرگوار و پیام خونهای مطهّرِ بهترین جوانان این ملت را – که در این راه ریخته شده است – به دل خودتان منتقل کنید، برای شما «نوروز» است.
عزیزان من! سعی کنید روز اوّل فروردین را برای خودتان «نوروز» کنید. بعضی کسان روز اوّلِ فروردینشان «نوروز» نیست. ممکن است اوّل فروردین برای آنها از هر روز نحسی هم نحستر باشد!
اوّل فروردین – «نوروز» – برای آنهایی که در درون خود، به فساد و انحطاط گرایش پیدا میکنند، آنهایی که خود را از خدا دور میکنند، آنهایی که خود را از هدفهای بلند این ملت و این انقلاب جدا میکنند، نوروز نیست، روز عید نیست، روز جشن و روز شادی نیست؛ شوم است!
این، آن حقیقت مسئله در باب نوروز است.پس «نوروز» به طور خلاصه خوب است. اوّلِ سال هجری شمسی است، روز نو، اوّلِ بهار، اوّلِ رویش و جوشش طبیعت و اوّلِ شروع زیبائیها در عالم طبیعت است. این را برای خودتان هم اوّلِ بالندگی و جوشش و اوّلِ بروز زیبائیها قرار دهید و برای خودتان «روز نو» کنید.»
پیام به مناسبت حلول سال نو، 1377/1/1.
موافقت با عید نوروز و جشن برای عید
«عید نوروز هم حقیقتی است. ما با عید نوروز موافقیم. کسی خیال نکند که عید نوروز از لحاظ اسلامی چیز بدی است؛ هرکس چنین تصوری بکند، واقعاً اشتباه کرده است. اسلام عید نوروز را رد نکرده است. البته ممکن است در زمان خلفای اول، عدهای تحت تأثیر تفکرات خاصی قرار گرفته باشند و نسبت به این قضیه بهعنوان یک تهاجم فرهنگی برخورد کرده باشند و احتمالاً در بعضی از روایات رد شده باشد – که البته آن هم مسلّم نیست – اما امروز عید نوروز چیز خوبی است؛ اولِ بهار است و مردم عادت کردهاند که این ایام را عید بگیرند و تعطیل باشند و شادی کنند و به دیدن یکدیگر بروند و به هم عیدی بدهند و قهرها آشتی کنند و دورها نزدیکی کنند؛ این چیز بسیار خوبی است و بنده صددرصد با عید نوروز و با جشن گرفتن این ایام موافقم.
هر کاری هم که در این ایام به جشن مردم کمک کند و آن را معنا ببخشد، خیلی خوب است و هیچ ایرادی ندارد؛ یعنی کسی که دارد برای عید نوروز برنامهریزی میکند، نباید احساس گناه و جرم و کمبودی بکند؛ منتها شاد کردن مردم یک چیز است، مبتذل کردن فضا یک چیز دیگر است. من گاهی میبینم که بهعنوان شاد کردن مردم، فضا را مبتذل میکنند!
مثلاً اگر میخواهند جوک و لطیفهای بگویند، لاتبازی میکنند! لاتبازی بد است؛ هرجا باشد، بد است؛ در تلویزیون هم بد است، در رادیو هم بد است. تیپهای متین و شسته و رُفته میتوانند همان مقصود را به شکلهای خوب کاملاً برآورده کنند؛ لزومی ندارد که در این زمینه آدم به پَستی گرایش پیدا کند.»
بیانات در دیدار مدیران مراکز سازمان صدا و سیما در استانها، 1370/12/7.
کیهان/.